برگه:SeyrHekmatDarOrupa.pdf/۶۷۵

این برگ نمونه‌خوانی شده ولی هنوز هم‌سنجی نشده‌است.

طامس کارلایل و کارلریج

«طامس کارلایل»[۱] (۱۷۹۳ تا ۱۸۸۱) در اصل نویسنده واديب ومورخ بود ، اما نظر فلسفی هم داشت و در این باب متمایل به فیلسوفان آلمان بود . برای هر چیز صورتي ومعنائي قائل بود ، چنان که صورت انسان حیوانی است در پا که جامه می پوشد اماهمنيش نفس و روح و امری الهی است ، این تن گوشتی برای حقیقت انسان گور است . و آواز و رنگ وشكل ومتعلقات دیگرش کفن او است ، ولی این کفن در آسمان بافته شده است ، همچنین ماده صورتی است و در درون او معنایی هست ، زبان و شعر و صنعت و دین و دولت همه صور وعلائم اند . زمان ومكان صورتهایی از تخیلات ذهنی هستند، و قشر یا ظرف مدركات ومفهومات ها از اموز جهان می باشند. صورت ظاهر حال ما زادن ومردن است ، اما معنی و باطنش بودن و ماندن است . جز این که معنی و حقیقتی که در پس پرده این صورتها است از قوه ادراك ما بيرون است ، و نسبت به او جز تعظیم و پرستش کاری نمی توانیم ، کسانی که میخواهند ذات باری را به عقل اثبات کنند هیهات، مانند آنست که بخواهند خورشید را به روشنایی فانوس پدیدار نمایند . معرفت یافتن بر حقیقت کاردل است نه کارسر... و از ا.. قبيل تحقیقات بسیار .

یکی از رابهای برجسته کارلایل اینست که : مردم در طبقه بیش نیستند ، یکی توده عوام دیگر خواص و خردمندان، که آنان را دلاوران می خواند و معتقد است که هرچه در جهان واقع می شود آثار دلاوران است ، و آنان باید پیشوا باشند وعامه از ایشان پیروی کنند. و در واقع این دلاوران فرستادگان خدا هستند که خلق را رهبـری می کنند ، واین عقیده را کارلایل در کتابی شرح و بسط داده که آن را و دلاوران و دلاور پرستی» نامیده و گروهی از این دلاوران را نام برده ، و در احوال ایشان مطالعه نموده که از جمله شارع مقدس اسلام است.


  1. Thomas Carlyle
–۱۲۶–