برگه:SeyrHekmatDarOrupa.pdf/۶۹۱

این برگ نمونه‌خوانی شده ولی هنوز هم‌سنجی نشده‌است.

چهارم : که آن را قاعده مقارنة تغيرات[۱] می نامند اینست که چون دو امر را ببینیم که تمام تغیرات یکی از آنها را همواره با تغیرهای مخصوصی در دیگری مقارن است ، می توانیم آن در امر را علت ومعلول یکدیگر بدانیم .

پس از بیان این چهار قاعده استوارت میل دستور می دهد که در مواردی که علت های متعدد در کار است ، یا اینکه معلول های چند با هم مختلط شده اند ، باید برای اینکه به نتیجه برسیم به استنتاج بپردازیم ، یعنی پس از آنکه در هر يك ازعلتها و معلولها استقـراء کردیم ، و قواعدشان را بدست آوردیم، برای نتیجه مجموع آنها باید به قیاس متوسل شویم ، وجون به وسیله قياس نتیجه گرفتیم آن را به معرض امتحان بیاوریم ، و به بینیم مطابق واقع هست یا نیست ، اگر از امتحان درست در آمد استنتاج ما درست بوده، و گرنه مطلب را از راه دیگر دنبال کنیم .

استوارت میل برای تکمیل روش تحقیق در قوانین طبیعت و روابط علتها ومعلولها، ودوری جستن ازسهو وخطا دستورها و بیانات مفصل دیگر هم دارد ، ولیکن همه مبتنی بر اصولی است که اشاره کردیم ، وما در این مختصر نمی توانیم به شرح آنها بپردازیم ، از آن رو که بنای ما براین است که ، فقط اصول تحقیقات و مفتاح فهـم فلسفه هر فیلسوفی را باز نمائیم و تفصیل را حـواله به تصنیفهای خود آن دانشمندان می کنیم.

تحقیقات استوارت میل در منطق البته بحث وایراد هم بر می دارد، و صاحبنظران از بحث در آنها کوتاهی نکرده اند ، و در بسیاری از موارد که چنین می نماید که با پیشینیان مخالف است ، چـون درست بنگری می توان گفت : نزاع لفظی است و در معنی آنقدرها اختلاف ندارد، ولیکن همه کس تصدیق می کند که او از کسانی است که به منطق و روش تحقیق علمی ترقی شایان داده است ، دانشمندان دیگر هم دنباله کار او را گرفته و نقیصه هایی که در کار او بوده معلوم و مرتفع


  1. Méthode des Variations Concomitantes
–۱۴۲–