برگه:SeyrHekmatDarOrupa.pdf/۶۹۸

این برگ نمونه‌خوانی شده ولی هنوز هم‌سنجی نشده‌است.

جاذب ومجذوب یکدیگرند[۱] وقواعد این جاذب ومجذوبی را هم کشف کرد که اجمالا اینست که اجسام هرچه متكاتف تر و جرمشان بیشتر است . بیشتر یکدیگر را جذب می کنند ، و هرچه فاصلهٔ آنها از یکدیگر بیشتر باشد قوه جاذبه اثرش کمتر میشود ، وما در اینجا از تفصیل این مطالب خودداری می کنیم تا سخن پر دراز نشود. تا اینجا نظر به این بود که اوضاع کنونی هیئت عالم شناخته شود ، سپس کم کم به این فکر افتادند که اوضاع پیشین چگونه ومبدأ ومنشاء اوضاع کنونی چه بوده است . در این موضوع كانـت فيلسوف آلمانی که در جلد دوم این کتاب شناختید ، و لاپلاس[۲] منجم و ریاضی دان فرانسوی از روی قرائن و اماراتی عقیده در تکوین عالم اظهار کردند، وعلمای زمین شناسی دنباله آن را راجع به احوال کړه زمین آوردند ، وخلاصه آن اینست که : کره زمین در اصل پاره ای بوده که از خورشید جدا شده وهنگام جدا شدنش مانند سایر مـواد خورشید مشتعل وجوشان بوده ، و کم کم گرمی او تخفیف یافته و قشری در سطح آن تشکیل شده ، و در اثنای تشکیل یافتن این قشر گودالها در آن صورت گرفته و بخارهایی که به واسطه سردی آب می شدند آن گودالها را پر کرده و دریا ها را ساخته اند و آن قشرچین ها خورده از آن رو کوهها و دره ها حادث گردیده است ، و سیارات دیگر نیز منشأ دارند ، چنانکه عالم خورشیدی در آغاز يك توده واحد بوده ، و کم کم در ظرف میلیونها سال سيارات واقمار از آن جدا شده و به حالت کنونی در آمده اند ، وهسته مرکزی که از آن باقی مانده همین خورشید است ، وچون علمای زمین شناسی معرفتشان به احوال


  1. باید متوجه بود که نیوتن و دانشمندانی که پیرو اومی باشند نمی گویند اجسام جاذب و مجذوب یکدیگرند، می گویند بلکه امور عالم چنان است که گوئی اجسام جاذب و مجذوب یکدیگرند حقیقت معلوم نیست و نمی دانیم چیست که سبب می شود که امور این قسم جریان دارد ، فعلا تا وقتی که حقیقت معلوم شود می گوئیم، اجسام جاذب و مجذوب یکدیگرند .
  2. Laplace
–۱۴۹–