برگه:SeyrHekmatDarOrupa.pdf/۷۰۰

این برگ نمونه‌خوانی شده ولی هنوز هم‌سنجی نشده‌است.

میدیدندوچنین میدانستند که ، خداوند در آغاز خلقت قالبهایی برای انواع مخلوقات ریخته ، و آنها را همین قسم خلق کرده و از آن پس تغییری در احوال آنها دست نداده است. انواع مختلف گیاه وجانور به نوع خود محفوظ رباقی هستند، وفقط افراد و اشخاص به مقتضای قانونی که مشیت الهی مقرر داشته است می زایند ومی میرند، جز اینکه گاهی هم ازمسخ بعضی از حیوانات با افراد بشر یا انقراض بعضی از انواع یا اصناف سخن می رفت ، ولیکن درستی و نادرستی آنسخنان معلوم نبود ، و در هر حال این گفتگو ها ربطی به مباحث علمی نداشت .

از بعد از نیمه سده هیجدهم کم کم برای بعضی از دانشمندان این نظر پیش آمد که . شاید در انواع و اصناف تغییر دست میدهد ، و از نوعی به نوعی متحول می شوند. این نظر از آن روپیش آمد که ارباب علوم طبیعی به احوال موجودات جاندارو انواع واصناف و چگونگی آنها احاطه یافتند ، و به نکاتی پی بردند که منشأ این فکر شداز جمله اینکه ، دیدند در ساختمان بدن جانداران غالبا ناهنجاریهایی دیده میشود ، یعنی از هیئت مقرری که به طور کلی بر آن هیئت باید باشند می کنند ، و از قاعده خارج میشوند ، و اصلا بسیار دیده میشود که ساختمان وجود گیاه یا جانور تغییر می یا بد چنانکه پرورندگان گل و گياه ومرغ و خروس وجانوران دیگر این نکته را دانسته ، و از آن استفاده می کنند و اصنافی ازجانور و گل و گیاه مطابق میل خود هی پرورند . پس اگر هر نوعی قالبی دارد چه میشود که آن ناهنجاری ها بروز می کند ؛ واین تصر فات و تحولات چرا وقوع می یابد ؛ و نیز برخوردند به اینکه اعضا واندام موجودات جاندار در هر محیطی متناسب با آن محیط است ، وچون محیط عوض می شود اعضای جاندار به مقتضای محیط تازه تحول می یابد مثلا جانوری که در هوای خشك و گرم زیست می کند ، چون او را به اقلیمی که سرد و تر باشد ببرند از مدتی احوالش متغیر می گردد تا با محیط تازه متناسب شود. و نکته مهم دیگر اینکه چون معرفت دانشمندان بر انواع مختلف جانوران افزون شد ، و آنها را به یکدیگر سنجیدند، در خوردند


–۱۵۱–