برگه:SeyrHekmatDarOrupa.pdf/۷۳۱

این برگ نمونه‌خوانی شده ولی هنوز هم‌سنجی نشده‌است.

یا اختلاط[۱] اجسام بسیار به وجود آمده است، وعناصر یعنی اجسامی که مفردند و از اجسام دیگر ساخته نشده اند ، نه چهار بلکه آنچه تا کنون یافته ایم نزديك به صدمی باشند که بعضی از آنها در حال طبیعی بخارند ، و بعضی مایع و بعضی جامدند و همه آنها در درجات مختلف از گرما باین هر سه حالت می توانند در آیند چنانکه آب از گرما بخار میشود ، وازسرما یخ من بندد ، یعنی منجمد میگردد . و احتراق یعنی سوختن چیزی نیست مگر ترکیب شدن جسم با همان بخار اکسیژن که در هوا هست، و اگرهوا نباشد احتراق واقع نمی شود رحرارتی که از سوختن جسم برمی آید نتیجه همان ترکیب است ، جرا که مرکب شدن غالب اجسام با یکدیگر احداث حرارت می کند اگر این ترکیب به شدت واقع شود ، حرارت قوی است و به بدن محسوس می گردد ، واگر ضعیف باشد به بدن محسوس نمی گردد واما به وجه دیگر می توان محسوسش کرد . و عجب تر اینکه حرارت غریزی بدن انسان ، و حیوان هم نتیجه احتراق مـواد بدن است که همواره تا جان در بدن هست مشغول سوختن می باشند، و تنفس که جز داخل شدن هوا در بدن چیزی نیست ، برای همین است و بنابراین نفس کشیدن وزندگی همانا سوختن دائمی بدن است، و تحلیل رفتن مواد بدن از این راه است و خوراك برای همین است که به وسیله غذا بدل ما يتحلل به بدن برسد ، یعنی آنچه از بدن به سبب احتـراق دائمی تحلیل می رود جایش بیاید ، و در ضمن این احتراق حرارت تولید میشود ؛ و حرارت مایه زندگی است چنانکه بعدخواهیم دید .

و از نتایج مهم که در ضمن این جستجوهای علمای شیمی مخصوصاً لاورازیه حاصل شد ، این بود که ، این حکم که هیچ موجودی معدوم ر هیچ معدومی موجود نمیشود به تجربه وشهود و به موجب حساب و اندازه ثابت ومسلم گردید، چه در هزاران تجزیه و ترکیب که به تجربه


  1. فرق است میان ترکیب و اختلاط . ترکیب آنست که از امتزاج در جسم ، جسم تازه ساخته شود که با آن هر دو متفاوت باشد، اختلاط فقط آمیخته شدن است چنانکه بتوان آنها را ازهم به آسانی جدا کرد.
–۱۸۲–