برگه:SeyrHekmatDarOrupa.pdf/۷۴۹

این برگ نمونه‌خوانی شده ولی هنوز هم‌سنجی نشده‌است.

دستان صورت می پذیرد که معدودند. و جماعت اکثر باید اسباب کار ایشان باشند . هیئت اجتماعيه ومدنیت برای پیشرفت کار آن طبقه شریف تشکیل شده است نه چنانکه گمان رفته است که زبردستان برای حفظ زیردستانند . زبردستان و نیرومندان که خواجگانند باید پرورش یابند تا از ایشان مردمان برتر به وجود آیند ، وانسان در مدارج سعود و ترقی قدم زند .

اصول اخلاقی که مردم تا کنون پیروی کرده اند در صلاح عامه ، وطبقه اکثر یعنی زیر دستان ترتیب داده شده است . نه در صـلاح زبردستان وطبقه شریف . اینست که ، بایـد آن اسـول را بهم زد ، و اصولی باید اختیار کرد که در صلاح حال شریفان باشد .

توضیح این معنی چنین است که ، به عقیده نیچه نیکی وراستی رزیبایی که اموری است که همه پیشنهاد خاطر دارند ، امور حقیقی و مطلق نیستند ، آنچه حقیقت است اینست که همه کس خواهان توانائی است ، ومیخواهد زندگانی خود را بسط دهد و بالا ببرد ، پس نيك ر درست وزیبا میشمارد ، آنچه را برای این غرض سودمند باشد راو را توانا سازد که بر دیگران چیره شود ، و آنان را برای اغـراض خود به کار برد . پس نیکی و درستی وزیبائی حربه ایست که به شخص استوار و پهناور ساختن زندگانی توانائی بدهد ، پس نیکی و درستی و زیبایی امری است نه مطلق ، بلکه اعتباری و اضافی است نسبت بکسی که اورا منظور میدارد .

اکنون گوئیم ، اصولی که امروز نيك و زيبا و درست ملحوظ میشود آنست که بندگان ودونان نيك دانسته روسیله توانایی خود قرار داده اند به این معنی که در آغاز امر دنیا بر وفق خواهش مردمان نیرومند می گذشت و ناتوانان زیر دست و بنده ایشان بودند . و لیکن نیرومندان اند کند و ناتوانان بسیار ، پس این بسیاری را وسیله پیشرفت خودساختند و به حیله وتدبير أصول رأفت وشفقت وفروتنی و خیر خواهی و مهربانی و عدالت و کرامت را در اذهان به صورت نیکی و درستی و زیبایی جلوه دادند ، و قبولانیدند تا توانائی


–۲۰۰–