برگه:SeyrHekmatDarOrupa.pdf/۷۵۰

این برگ نمونه‌خوانی شده ولی هنوز هم‌سنجی نشده‌است.

نیرومندان را تعدیل کنند و از بندگی آنان رهایی یابند . راین مقصود را بیشتر به وسیله ادیان پیش بردند و نام خدا و حق را حصار آنها قرار دادند . سقراط و بودا آموزگاران بزرگ این تعلیماتند و از همه بزرگتر و به عقیده نیچه از همه بدتر هیسی مسیح است که اینهمه در برادری و برابری مردم اصرار ورزید و در لزوم دستگیری ورعایت ناتوانان و بینوایان تأکید کرد ، راین همانا از آن بود که او از قوم یهود بود ، و آن قوم که وقتی شرکت داشتند و زبردست بودند وشهامت وستمکاری و نیرومندی را نيك ميدانستند، چون به ذلت ومسكنت افتاده واززمره بندگان وزیر دستان شده بودند اصول اخلاقی بندگان را رواج دادند ، که رحم و مروت باید داشت و بینوایان و ناتوانان در نزد خدا عزیزند و باید ایشان را رهــایت نمود . راز دنیا باید کناره کرد و نفس را باید کشت ، پس اخلاق مسیحی اخلاق بندگی است و اخلاق خواجگی را تباه کرده است ، و گفتگوی برادری و برابری وصلح طلبی و رهایت حقوق زنان و رنجبران و امثال این سخنان که امروز در دنیا شایع شده ، از آن منشاء است و خدعه وتزوير وفریب است رمایه فقر وضعف و انحطاط هی باشد . و باید این اصول را خراب کرد و اصول زندگی خواجگی باید اختیار نمود .

أصول زندگی خواجگی کدام است ؟ فکر خدا وزندگی اخروی را باید کنار گذاشت که آن از ضعف وعجز بر آمده است ، انسان باید فکر زندگی دنیا باشد و به خود اعتماد کند ، این آغاز خواجگی و رهایی از بندگی است . دیگر اینکه باید رأفت و رقت قلب را دور انداخت رافت از عجز است فروتنی و فرمانبرداری از فرومایگی است حلم وحوصله وعفو واغماض از بی همتی وسستی است، مردانگی باید اختیار کرد بشر باید به مرتبه «برتر» برسد[۱] «مرد برتر» آنست


  1. مرد برتز که در اینجا مکرر مذکور می شود ترجمه لفظ آلمانی Ubermensch است و به فرانسه Surhomme ترجمه کرده اند یعنی کسی که از مردم متعارفی برتر باشد و در واقع فوق بشر باشد و به عقیده نیچه غایت وجود پیدایش مرد برتر است و ترتیب زندگانی و اصول اخلاقی بایدچنان باشد که مرد برتر ظهور کند.
–۲۰۱–