برگه:SeyrHekmatDarOrupa.pdf/۷۵۹

این برگ نمونه‌خوانی شده ولی هنوز هم‌سنجی نشده‌است.

هیپولیت تن[۱]

این دانشمند نیز بیشتر اديب ومورخ و نویسنده است ، اما قوه تحقیق و تشریح مطالب و نکته سنجی را به کمال دارا بود ، و به فلسفه نیز می پرداخت و در این رشته به اسپینوزا و هگل نظر خاص داشت ، ولیکن برحسب طبیعت زمان تکیه اش به علوم بود ، یعنی فلسفه تحقیقی را می پسندید ، و به آن روش می رفت ، و در ادب و فلسفه صنایع نیز شیوه علوم به کار می برد در فلسفه تحققی هم که بیشتر مبنی بر مشاهده و تجربه است مایل بود که به طریق ریاضی و هندسی پیش برود ، ر معلول را به نحو ضرورت از علت برآورد ، و نیز از خصایص او این بود که : با وجود تمایل به فلسفه تحققی به فلسفه اولی بی اعتقاد نبود، وعقیده داشت که از ظواهر وعوارض تجاوز می توان کرد . ربه ذرات وحقایق نیز می توان رسید ، و به اندازه فیلسوفان تحققی دیگر از این جهت ناامید نبود ، و می گفت : راست است که من افق ذهن خود را محدود می بینم، اما تنها حد ذهن خود را در می یابم وحدذهن نوع بشر را نمی توانم معین کنم .

هیپولیت تن در فلسفه تعلیمات خاص که در کلمات حکمای بزرگ دیگر نتوان یافت ندارد ، اما نوشته هایش همه خواندنی است ، اثر فلسفی او که بیشتر اهمیت دارد کتابی است به نام «عقل»[۲] که در قوه ادراك وشعور تحقیقات به عمل آورده ، و از این رو در جمع کسانی است که به تأسیس علم روانشناسی به شیوه تحقیقی خدمت کرده اند، زندگانی او از ۱۸۲۸ تا ۱۸۹۳ بوده است.

شارل دنوویه[۳]

«رنوویه» از سال ۱۸۱۸ تا ۱۹۰۳ یعنی هشتادو پنج سال زیسته،


  1. Hippolite Taine
  2. L'Intelligence
  3. Charles Renouvier
–۲۱۰–