برگه:SeyrHekmatDarOrupa.pdf/۷۸۴

این برگ نمونه‌خوانی شده ولی هنوز هم‌سنجی نشده‌است.

اينك گوئیم ، در علم روانشناسی مهمترین مسائل بحث در این قره خود آگاهی است که چیست ؟ و چگونه است و البته کسانی که معتقد به نفس مستقل از بین می باشند خود آگاهی را خاصیت نفس میدانند چنانکه پیشینیان همین قوه را نفس می گفتند ، امـا خواه معتقد باشیم خواه نباشیم در علم نمی توانیم به این عبارت قانع شویم که خودآگاهی خاصیتی است از نفس ، و باید بکوشیم تا چگونگی و حقیقت آن را دریابیم .

علمای طبیعی چون در احوال و اعمال بدن انسان وحيوان مطالعه کرده اند ، برخورده اند به اینکه وجود پی (عصب) در اعضاء بدن این کیفیت را پیش آورده است که چون بر يك نقطه از بدن تأثیری وارد شد . در نقطه ای دیگر که به وسیله عصب به آن مرتبط است حرکتی غیر اختیاری حادت میشود ، وغالب اعمال بدن از این نوع است ، و این نوع عمل و حرکت را عمل و حرکت انعکاسی[۱] گویند ، و گذشته از اعمال بدنی بسیاری از اعمال دمـاغی هم که


    معنایی که در اینجا یعنی در علم روانشناسی منظور ماست مقصود نباشد، الفاظ تنبیه و انتباء وشعور ومشعر وادراك والتفات و آگاهی وهوش ومرادفهای آنها را می توان به کار برد . ضمنا خاطر نشان می کنیم که ، لفظ Conscience معانی دیگر هم دارد که در ترجمه آن معانی لفظ خودآگاهی مناسب نیست ، مثلا در بعضی موارد فکر عقيده وحس تکلیف و انصاف باید گفت ، و یکی از معانی آن ادراك نيك و بد است و قوه ای که در انسان هست که چون نیکی دادای تکلیف کند نفسش شاد است ، وچون به عکس باشد نفس مضطرب است و سرزنش می کند ، و زیاده از چهل سال پیش اینجانب آن لفظ را در این مورد وجدان ترجمه کردم و اکنون به این معنی مصطلح شده است .

  1. Mouvement reflexe Action reflexe
–۲۳۵–