برگه:SeyrHekmatDarOrupa.pdf/۷۹۲

این برگ نمونه‌خوانی شده ولی هنوز هم‌سنجی نشده‌است.

اثری بر آن اقوال مترتب شود.

***

روش فلسفی را که پراگماتیسم نامیده شده ، و ما فلسفه اصالت عمل ترجمه می کنیم (یعنی حق و باطل بودن آرا و اقوال به اعتبار تأثير و نتیجه عملی آنها) ويليام جمز در اکثر مصنفات خود مدارعمل قرار میدهد ، و به آن اشاره می کند ، ولیکن یکی از تصانیف خود را هم تخصیص داده است به بیان این فلسفه و دفاع از آن در مقابل مخالفان ، و توضیح آن به شواهدی از مسائل فلسفی که به این روش در آنها نظر می کند.

مسائلی که ویلیام جمز به خصوص به آنها اشاره می کند ، یکی حقیقت داشتن یا نداشتن جوهر جسمانی و روحانی و مسئله مادیت و روحانیت است ، دیگر مسئله اثبات یا نفی حکمت داشتن کار هـای جهان ، و دیگر مسئلۀ جبر و اختیار است و در کلیه این مسائل پس از تحقیق مفصل به این نتیجه می رسد که انگار روحانیت و نفی حکمت داشتن کارهای جهان و اعتقاد به جبر شایسته کسانی است که تنها نظر بگذشته دنیا داشته باشند و آینده را منظور ندارند ، واین با روش پراگماتیسم یعنی اسالت عمل منافی است ، زیرا که این عقاید مایه نا امیدی و دلسردی انسان است ، وحال آنکه اعتقاد به روحانیت و بقای نفس ووجود صانع حكيم وفاعل مختار بودن انسان، سبب می شود که شخص از روی نشاط و امیدواری رقوت قلب زندگی کند و بکار بپردازد ، و با این عقیده که می تواند اوضاع جهان را رو به بهبود ببرد و جد وجهدت منشأ اثر است وخوب کردنش نتیجه خوب و بد کردنش نتیجه بد دارد .

از جمله مسائلی که ویلیام جمز در آن تحقیق نموده مسئله حقیقت وحدت و کثرت است، و در این باب تصنيف جداگانه هم دارد که برای کوتاهی سخن مجبوریم از ورود در تفصیل که آن بپرهیزیم، همین قدر اشاره می کنیم که : ویلیام جمز با وجود اینکه مسلك حكمای روحی دارد نمایلش به کثرت است ، اما نه به کثرت مطلق به این معنی که تصدیق دارد که جهان حقیقتی راحـد است و از آن رو که


–۲۴۳–