برگه:SeyrHekmatDarOrupa.pdf/۷۹۵

این برگ نمونه‌خوانی شده ولی هنوز هم‌سنجی نشده‌است.

انصاف داد که در هر دو دسته مردمان والامقام بوده اند که جز رسول به حقیقت غرضی نداشته ، و بنابراین رأیها و نظریاتشان باید مورد توجه و تقدیر باشد که این کشمکش مایه ترقی علم است ، را گر سرانجام وصول به حقیقت میسر باشد همانا به سبب این مجاهده و مجـادله خواهد بود و نیز باید تصدیق کرد که در هر يك از این دو دسته دانشمندان حقیقی و بیغرض در عین اظهار عقیده ای راسخ بر مدهای خود ، متوجه ومعترف بوده اند براینکه ممکن است بعد ها امری پیش آید که بطلان یا ناقص بودن عقیده ایشان را معلوم سازد، و بنابر این نسبت به مدهای خود تعصب نورزیده اند و جویندگان حقیقت هرچه در راه معرفت بیشتر می روند به این نکته بیشتر توجه می کنند ، و از تصب جاهلانه دورتر میشوند ، وحدت وشدت آنرا تخفیف میدهند و هر دو دسته همواره به یکدیگر نزديك مي آينـد خاصه اینکه ، امروز همه معتقدند بر اینکه روش علمی صحیح روش جدید است ، یعنی هر فکر وفرضی هم برای دانشمند پیش می آید باید به محلك مشاهده و تجربه زده شود، تا بتوان محل اعتبار قرار دادو صرف تعقل واستدلال منطقی کسی را به جایی نمی رساند.

از جمله شواهد، بر این گفته ، احوالی است که در نیمه دوم سده نوزدهم و این چند سال اول سده بیستم در حکمت و فلسفه مشاهده شده است ، که ملاحظه فرمودید که ظهور فلسفه تحققی و ترقیات سریعی که در علوم ریاضی وطبیعی دست داد، در اواخر سده نوزدهم منتهی به فلسفه ترکیبی هربوت اسپنسر گردید ، مبنی بر اینکه : حقیقت مطلق ندانستنی است ، و آنچه دانستنی است همانا عوارض و حوادث این جهان است ، که در تحت احکام و قوانین مضبوط طبیعی می باشد .

اصول و قوانین مزبور چنانکه پیش از این اشاره کرده ایم ، اصل علیت[۱] است ، مبنی بر اینکه هر امری معلول علتی است ، وهرچه واقع می شود ناچار مسبوق به امر دیگری است که مقدم براو


  1. Principe de Causalité
–۲۴۶–