برگه:SeyrHekmatDarOrupa.pdf/۷۹۸

این برگ نمونه‌خوانی شده ولی هنوز هم‌سنجی نشده‌است.

جهتی به حکیم آمریکایی نزديك است، اما سخنهای تازه دلپذیر دارند که ویلیام جمز و بسیاری از دانشمندان دیگر را نیز به اعجاب ونشاط آورده است .

بخش چہارم

بوترو

«امیل بوترو»[۱] از ١٨٤٠ تا ۱۹۲۱ زیسته و از استادان بزرگوار فلسفه در دانشگاه پاریس بوده است ، از زندگانیش جـن تعلیم فلسفه و تصنيف كتب وقايع نقل کردنی نیست . در فلسفه هم آنچه اختصاصی او است طول و تفصیلی ندارد، ولیکن رأی او درباره قوانین طبیعت چنان بدیع است که از بیان اجمالی آن نتوانستیم خود داری کنیم ، از این گذشته استاد « هانری برگسن ، است که از بزرگان حكما ، آخرین کسی است که خود را به معرفی او مکلف میدانیم.

نظر اختصاصی بر برو که به آن اشاره کردیم ، در دو کتاب كوچك بیان شده است که نخستین آنها به این عنوان است ، «امکان قوانین طبیعت»[۲] (یا بیان اینکه قوانین طبیعت ممکن است نه واجب ) و آن بحث در حقیقت قوانین طبیعی و چگونگی آنها است و حاصل آن تحقیقات اینست : قوانین طبیعی همـه متکی و مبتنی بر قاعـدة وجوب ربط علت و معلول است ، و در واقع همه وجـوهی از تعبیر آن قاعده می باشد ولیکن از یکطرف باید متوجه بود که این قاعده و آن قوانین بر طبق مقتضای عقل ما به تصور می آید و به زبان تعبیر می شود وما امور را بر حسب اراده یعنی خواهشها و حاجات خودمان سیر می دهیم ومسلم نیست که با حقیقت منطبق باشد ، به عبارت دیگر ما چون در


  1. Emile Boatroax
  2. La Contingence dur loia de la nature
–۲۴۹–