برگه:SeyrHekmatDarOrupa.pdf/۸۰۸

این برگ نمونه‌خوانی شده ولی هنوز هم‌سنجی نشده‌است.

میدهد یا ارادتی که می نماید البته قوت ضعف وشدت وخفت دارد، اما مقدار و کمیت ندارد چون مقدار و کمیت چیزی است که بر چیز دیگر از جنس او کمه آن را مقیاس قرار دهند ، بتوان منطبق کرد و روشن است که احوال نفس را بر احوال دیگر نمی توان منطبق نمود .

و نباید اشتباه کرد شدت وضعف احوال نفس را که کیفیت است با کمیت وشماره اشیاء مادی که سبب آن احوالند ، با امور بدنی که از آن احوال ناشی می شوند که در آنها شماره و مقدار هست ،و همین فقره شاید گاهی مایه غلط و سهر می گردد ، چون در اسباب احوال نفس یا در تأثیرات احوال شماره ومقدار می بینند برای خود آن احوال هم شماره ومقدارهم تصور میکنند و نیز گوناگونی . و تنوع احوال نفس را با شماره و عدد نباید اشتباه کرد که احوال نفس متنوع و گوناگون هست ، اما متعدد نیست چون شماره و تعدد افراد لازم دارد وهرفردی را هم می توان منقسم به اجزاء تصور نمود ،ولی در احوال نفس افراد و اجزا نمی توان تشخیص کرد، چه تصور افراد مستلزم تصور بعد و مکان هست و در احوال نفس بعد و مکان منصور نیست ، پس تنوع أحوال نفس غیر از تکثر مقداری و عددی است و نیز کمیت یعنی مقدار وشمار مراجع به اموری است که به حواس ظاهر در می آید ، ولی ادراك احوال نفس مربوط به حواس ظاهر نیست.

برای اینکه مطلب روشن تر شود تشبیهی می کنیم ، هر چنداحوال نفس را به امور مادی نمی توان قیاس کرد ، ولیکن چنان که گفته اند در مثل مناقشه نیست ، و مقصود از این تشبیه که می خواهیم بکنیم مقایسه در امر نیست ، بلکه برای اینست که از آنچه می خواهیم بیان کنیم تصوری دست دهد . پس به نظر بگیرید آوازی را که از گلوی خواننده بیرون می آید ، ومدت زمانی امتداد می یابد ، بدون اینکه نفس قطع شود ، در این مدت خواننده آواز را می‌غلطاند وزیر و بم یا درشت و نازك و بلند و آهسته می کند، و بنا بر این آواز احوال مختلف داشته ومتنوع بوده است ، اما نمی توان گفت متکش و متعدد بـوده است . وچنان که گفتیم ، شدت و ضعف در کیفیت آواز می توان تشخیص کرد اما کمیت ندارد.


–۲۵۹–