برگه:SeyrHekmatDarOrupa.pdf/۸۲۱

این برگ نمونه‌خوانی شده ولی هنوز هم‌سنجی نشده‌است.

می کنند یا به تشبیه و تمثيل متوسل میشوند.

خلاصه ، درون بینی یا جان بینی به شرحی که بیان کردیم روشی است که بر گن برای درک حقیقت وساختن فلسفۂ حقیقی پیشنهاد کند ، و خود در این روش گام برداشته و در مباحثی چند تحقیقاتی نموده که از این پس به آنها اشاره خواهیم کرد .

بسیاری از محققان بر این روش اعتراض کرده اند که پا به ای محکم ندارد و بنیادش بروهم است ، علم و عقل را کنار می گذارد و به جای علم عرفان می بافد و استمداد از باطن[۱] می کند، و اوهام میتراشد و به جای، دلیل و برهان ذوق ووجدان را که میزانی ندارد به کار می اندازد ، اما بر گسن و طرفداران او می گویند اشتباه کرده اید که می پندارید ما علم را کنار گذاشته ایم . ما معتقدیم که ، اول باید تحصیل علم کرد ، پس از آن باید به درون بینی یعنی فلسفه پرداخت، و درون بینی شخص عامی حاصل نمیدهد و نتیجه ای ندارد ، باید مراحل علم پیموده شود آنگاه معلومات حاصله به درون بینی کمال یا بد ، عقل را هم منکر نیستیم چون درون بینی همان قوة عقليه است که توجه خودرا از عمل و امور معاشی منصرف و به سوی حقیقت صرف مجرد معطوف می سازد ، و از اینجهت است که فیلسوف هـرچه از آلایشهای دنیوی دورتر ووارسته تر باشد در درون بینی و رسیدن به حقیقت کامیاب تر می شود ؛ زیرا اشتغال به حوائج معاشی و زندگانی است که عقل را از توجه به حقیقت باز می دارد ، درون بینی خیال بافی و اوهام تراشی نیست و بنیادش برعلم باید باشد ، جز اینکه از بیرون و عالی ظاهر به درون و باطن متوجه است ، و کاری است دشوار ومشقت دارد و به آسانی میسر نمی شود ، و اما اینکه می گویند : عرفان بافي و استمداد از باطن می کند ، اگر مراد از عرفان یاوه گویی و از استمداد از باطن بی فکری و یله دادن به بخت و اتفاق است . برگسن فرسنگها از آن دور است فکر را به شدت به کار می اندازد ، و درچه می گوید از وی نهایت تأمل و مطالعه و تحقيق


  1. Mysticisme
–۲۷۲–