دیگر مانند اسپارتیها نیستند، ولی با وجود این باز شجاعاند. خشیارشا گفت:
بچه وسیله میتوان با کمترین زحمت آنها را مطیع کرد؟ تو پادشاه آنها بودی و البته تمام فکرها و خیالات آنها را میدانی. دمارات جواب داد: شاها، اگر میخواهی بطور جدّی با من شور کنی، من باید صحیحترین وسیله را به تو بگویم. سیصد کشتی جدا کن و بقصد لاسدمون بفرست. نزدیک لاسدمون جزیرهایست، که آن را کیتر۱ نامند. عاقلترین مرد اسپارتی، که خیلن۲ نام داشت، روزی گفت «برای لاسدمون بهتر میبود، اگر این جزیره در آب فرومیرفت و از سطح دریا بلند نمیشد» خیلن از این جزیره همواره منتظر حادثهای بود، که من میخواهم به تو بگویم.
او چنین میگفت نه ازاینجهت، که لشکرکشی تو را پیشبینی میکرد، بلکه بدین سبب، که از هر لشکرکشی نگران بود. از این جزیره کشتیهای خود را بفرست، تا اسباب وحشت لاسدمونیها را فراهم سازند. وقتی که لاسدمونیها در خانۀ خود مشغول جنگ شدند، دیگر نگران مباش، که بتوانند به سایر یونانیها کمک کنند، و لو اینکه قشون برّی تو تمام یونان را مطیع کند. بعد وقتی که یونان را تسخیر کردی، لاسدمونیها ضعیف میشوند. اگر این کار نکنی، منتظر چنین حادثهای باش:
به پلوپونس برزخ تنگی اتصال مییابد. در اینجا باید جدالی کنی، که بمراتب مشکلتر از جدال این محل (یعنی ترموپیل) خواهد بود، چه تمام لاسدمونیها بر ضد تو هم قسم شدهاند، ولی، اگر چنان کنی، که من گفتم، این برزخ و تمام شهرهای لاسدمون تسلیم میشوند (مقصود از برزخ همان ایستمکرنت، است که بالاتر مکرّر ذکر شده. م.) بعد از دمارات هخامنش برادر خشیارشا، که فرمانده کل بحریه بود و در اینجا حضور داشت، چنین گفت «شاها، من میبینم، که تو با ملاطفت گوش میدهی به حرفهای کسی، که به سعادت تو حسد میبرد و حتی خیالات خائنانه نسبت به تو میپرورد. یونانیها معمولا چنیناند. به سعادت دیگران حسد میورزند و از اقویا متنفرند. اگر با وجود سانحهای، که برای بحریّه روی داده و چهارصد
________________________________________
(1) - Cythere.
(2) - Chilon.
تاریخ ایران باستان جلد ۱