برگه:Tarikh-e Tabarestan.pdf/۱۱۵

این برگ نمونه‌خوانی شده ولی هنوز هم‌سنجی نشده‌است.
–۱۰۱–
  و مأمونکم سمّ الرّضا بعد بیعة تؤد ذری شمّ الجبال الرّواسب  
  فهذا جواب للّذی قال: «ما لکم غضابا علی الأقداریا آل طالب»  

شنودم که چون سیّد ابو الحسین بدیلمان مستولی شد و ممکّن گشت از آفاق عالم علما باستفادت روی بدو نهادند و بدانجا رسید که پیش قاضی القضاة عبد الجبّار فرستاد که بر من بیعت کند، و حاکم جشم رحمه اللّه در کتاب جلاء الأبصار همچنین آورد. بعد از آنکه عمرش بهفتاد و اند رسید در سنۀ احدی و عشرین و اربعمایه روز عرفه یکشنبه وفات یافت رحمه اللّه علیه و روز دوشنبه عید اضحی بلنکا که سرای او بود دفن کردند و هنوز تربت او ظاهر است و مشهد برقرار، مردم آن نواحی جمله بر مذهب او و استندار کیکاوس و اسلاف او و سایر دیالم همچنین.
السید الناطق بالحق ابو طالب یحیی بن الحسین الطایر[۱] بتأیید الله، برادر سیّد المؤیّد باللّه بده سال از برادر خویش بزرگتر بود، معروف بکمال عقل و فضل و سخا و ورع و اجتهاد و عبادت و زهد و تقوی، پدر ایشان امامیّ المذهب بود و در اوّل ایشان نیز همچنین و او را نظیری نبود بروزگار خویش، و استفادت از سیّد ابو العبّاس کرد بعد از آن بشیخ ابو عبد اللّه[۲] که استاد طایفۀ امامیّه است پیوست دیگر باره بقاضی القضاة عبد الجبّار، و در میان زیدیّه از او مبرّز و محققّ‌تر دانشمند نبود تا این غایت و بگرگان مدّتی بمدرسه بتدریس و افاده مشغول بود و از اکناف جهان علما پیش او رسیدند و فواید حاصل کرده، بعد از آن بدیلمان شد، چون برادر فرمان یافت مردم برو بیعت کردند، و استاد جلیل ابو الفرج علیّ بن الحسین هندو در وقت امامت بدو می‌نویسد، شعر:

  سرّ النبوّة و النّبیّا و زها الوصیة و الوصیّا  
  أنّ الدّیالم بایعت یحیی بن هرون الرّضیّا  
  1. همچنین در جمیع نسخ.
  2. یعنی شیخ الطّایفه شیخ مفید ابو عبد اللّه محمّد بن نعمان قمی بغدادی است (۳۳۸-۴۱۳)