برگه:Tarikh-e Tabarestan.pdf/۱۳۴

این برگ نمونه‌خوانی شده ولی هنوز هم‌سنجی نشده‌است.
–۱۲۰–

حجّاب را بفرمودی تا ده پاره خوان آراسته هرروز پیش ایشان بردندی، و بهر وقت که سوار شدی علویان صف زده استاده بودند، از دور فریاد کردندی که ما را فلان چیز باید از زر و جامه و مرادات دیگر، در حال مبذول داشتی، و اگر حاضران یکی گفتندی خدای شما را سیر تواند کرد او گفتی هیچ مگویید که همۀ جهان ایشان را جزین درگاه در دیگر نیست، هرچه میخواهند بدهید، و یک نوبت بیست و سه هزار دینار آملی از خزانه بیرون کرد تا بطبرستان و ری علوی دختران درویش را بعلوی پسران درویش دهند، و هرسال موسم حج که بمکّه شوند این جمله خیرات و تصدّقات بعتبات عالیات و مشاهد مشرّفه و اماکن متبرّکه میفرستاد بدین موجب:
آب سبیل چهار هزار دینار، و علم او را مقابل علم خلیفه میبردند و علم سایر سلاطین و ملوک عصر بدنبال او، بوجّ[۱] طائف از حاجّ باج می‌ستدند، دو هزار دینار با تشریف و اسب و ساخت گرانبها برای امیر حاجّ فرستادی و منادی کردندی که جملۀ حاجّ آزاد کردۀ شاه مازندرانند.
بمشهد عبد العظیم دویست دینار، بمشهد مقابر قریش سیصد دینار، بمشهد فرزندان امام حسن (ع) سیصد دینار، بمشهد امیر المؤمنین علیّ بن ابی طالب علیه السّلام ده هزار دینار، بمشهد سلمان فارسی بمداین صد و پنجاه دینار، بمشهد امام حسین بن علی علیه السّلام بکربلا شش هزار دینار، بمشهد ابو الحسن علیّ بن موسی الرّضا سه هزار دینار، امرای مکّه تشریف جبّه و دستار دویست دینار، سدنۀ کعبه و سقّا و سایر حواشی هزار دینار، کبوتران مکّۀ معظّمه دیهی و گرمابۀ و آسیایی وقف بود محصول میفرستاد، مساکین مکّه ابریشم پنج رزمه، بمدینۀ طیّبۀ رسول صلّی اللّه علیه و آله سه هزار دینار، بمشهد بقیع هزار دینار، مساکین مدینه ابریشم پنج رزمه، ببغداد بکرباس میدادند و آنجا میبردند و قسمت میکردند. و ظهیر الدّین فاریابی را که افضل الشّعراء بود در حقّ او قصیده‌هاست، در دیوان او طلب باید کرد، از آن جمله یکی اینست:

  سپیده دم که هوا مژدۀ بهار دهد دم هوا مدد نافۀ تتار دهد  
  دل مرا که فراموش کرد عهد وصال نسیم باد صبا بوی زلف یار دهد  
  ز آب دیده بموجی فتاده‌ام که بجهد خیال را سوی بالین من گذار دهد  
  1. در نسخه‌ها بمرج، تصحيح متن قياسى است.