برگه:Tarikh-e Tabarestan.pdf/۱۳۶

این برگ نمونه‌خوانی شده ولی هنوز هم‌سنجی نشده‌است.
–۱۲۲–

[۱] معارف طبرستان

عبد الله [بن] الحسین بن سهل المعروف بتاجی دویر، یگانۀ روزگار خویش بود، هرسال دویست هزار دینار محصول ضیاع او، میگویند شبی بآمل اصحاب مجلس اصفهبد پیش او شدند بنقلانه، بخلاف صرّه‌های زر، پانصد تا جامۀ ابریشمین بخشید و بیست هزار دینار بر املاک چک بنشست، وقتی اصفهبد با دوسپان که مخدوم او بود باشکار شد، متظلّمان بر او افتادند، گفت شما طلب کدام کس میکنید، گفتند طلب اصفهبد تا حال خویش عرض داریم، گفت اگر آن اصفهبد میباید که پادشاه و حاکم است و مال و غلامان و حشم و موکب دارد و حشمت و عیش خوش بآمل تاجی دویرست و اگر آن میجویید که شب و روز با باز و یوز و سگ باشد منم.
ابو اسحق ابراهیم بن المرزبان، بیشتر راهها و پولهای طبرستان و رویان از خاصّ مال خویش او فرمود.
و محمد بن موسی بن حفص، هر روز وظیفۀ مطبخ او بآمل هزار دینار بود و هزار تن را بمال خویش بمکّه برد، و همۀ راه خوان نهاد و در میان بادیه ماهی تازه و تره از طبرستان برده بر خوان نهاد.
و ابو صدری[۲] هرون بن علی الآملی، بر همین سنّت بمکّه رفت.
و علیّ بن هشام الآملی، بأیّام عبد اللّه المأمون بمکّه رفت هرروز ببادیه منادی فرمودندی که: حیّ علی غذاء الأمیر، معروف و مجهول بخوان او نشستندی، مأمون بفرمود تا ببغداد او را تره و هیزم نفروشند، کاغذ میخریدند و بعوض هیزم میسوختند و حریر سبز پاره کرده بجای تره بر خوان مینهادند.
و سهل بن المرزبان، گفتند لارجان داشتی، پیش از او بزمستان و تابستان بدین راه که اکنون میشوند گذر نبود، جمله بریده و جان پوشها و رباطها او کرد و آن راه ایمن گردانید.

علمای طبرستان

محمد بن جریر الطبری، مؤلّف کتاب الذّیل و المذیّل، و کتاب تفسیر القرآن

  1. از اينجا ببعد را ديگر الف دارد
  2. ج و ساير نسخ: ابو صادق ب : در سيارق (؟)