برگه:Tarikh-e Tabarestan.pdf/۳۹

این برگ هم‌سنجی شده‌است.
-۲۵-

و آنچه نبشتی که در دین هیچ ندیدم عظیمتر از کارها از بزرک داشت و تقریر کار ابدال و شهنشاه رعایت آن فروگذاشت، بداند که شهنشاه احکام دین ضایع و مختلّ یافت و بدع و محدّثات با قوّت، بر خلایق ناظران برگماشت تا چون کسی متوفّی شود و مال بگذارد موبدان را خبر کنند برحسب سنّت و وصیّت آن مال قسمت کنند بر ارباب مواریث و اعقاب، و هرکه مال ندارد غم تجهیز و اعقاب او بخورند الاّ آنست که حکم کرد أبدال ابناء ملوک همه ابناء ملوک باشند و ابدال خداوندان درجات هم ابناء درجات و درین هیچ استنکاف و استبعاد نیست نه در شریعت و نه در رأی.

معنی ابدال بمذهب ایشان آنست که چون کسی ازیشان را اجل فرا رسیدی و فرزند نبودی اگر زن گذاشتی آن زن را بشوهری دادندی از خویشان متوفّی که بدو اولیتر و نزدیکتر بودی، و اگر زن نبودی دختر بودی همچنین، و اگر این هیچ دو نبودی از مال متوّفی زن خواستندی و بخویشان اقرب او سپرده، و هرفرزندی که در وجود آمدی بدان مرد صاحب‌تر که نسبت کردندی و اگر کسی بخلاف این روا داشتندی بکشتندی، گفتندی تا آخر روزگار نسل آن مرد میباید بماند و در توراة جهودان چنین است که برادرزن برادر متوفّی را بخواهد و نسل برادر باقی دارد و نصاری تحریم این میکنند.

دیگر آنچه یاد کردی که شهنشاه آتشها از آتشکده‌ها برگرفت و بکشت و نیست کرد و چنین دلیری هرگز در دین کسی نکرد، بداند که این حال بدین صعبی نیست، ترا بخلاف راستی معلوم است، چنانست که بعد از دارا ملوک طوایف هریک برای خویش آتشگاه ساخته، و آن همه بدعت بود که بی‌فرمان شاهان قدیم نهادند، شهنشاه باطل گردانید و نانها[۱] باز گرفت و با مواضع اوّل نقل فرمود.

بعد ازین نمودی که بر درگاه شهنشاه پیلان بپای کردند، و گاوان و دراز گوش و درخت بفرمود زدن، این جمله که نبشتی بفرمان دین کرد تا هرکه جادویی کند و راه زند و در دین تأویلهای نامشروع نهد مکافات یابد، چون هرچه بمواسا و نرمی و مسامحه تعلّق داشت راه پیدا کرده بود و نمود[۲] دانست صعب را جز ریاضتهای صعب زامن[۳] نکند


  1. کذا در الف و ب، سایر نسخ این جمله را ندارند، شاید: تابها
  2. کذا در الف و ب (؟)، سایر نسخ این قسمت را ندارند
  3. کذا در الف، ب: من، ظاهراً، رام