برگه:Tarikh-e Tabarestan.pdf/۷۳

این برگ هم‌سنجی شده‌است.

اين ساعت طوسان ميگويند، و چنان بود كه بعهد كيخسرو چون ازو خيانتى در وجود[۱] آمد كه فريبرز كاوس را برگزيده بود بترسيد و بگريخت، با آل نوذر بدين موضع التجا كرد تا رستم زال با لشكر هفت اقليم بيامد، او را بگرفت، پيش كيخسرو برد، گناه او را عفو كرد، درفش و كفش بدو سپرد و قصر مشيد و مقرّ منيعى كه او ساخته بود هنوز تودۀ آن باقيست لومنى دوين[۲] ميگويند و اين موضع كه اكنون سارى است محدثست.

فرّخان بزرگ كه ذكرش برود پادشاه طبرستان بود باو را كه از مشهوران درگاه بود فرمود تا آنجا كه ديه او هراست شهرى بنياد نهد براى بلندى آن موضع و بسيارى چشمه‌هاى آب و نزهت جايگاه[۳]، مردم اوهر[۴] باوْ را رشوت دادند تا ترك آن بقعه كرد و اينجا كه امروز سارى است بنياد نهاد، چون عمارت تمام شد شاه بيامد كه تا مطالعۀ شهر كند، معلوم شد كه باو با او خيانت كرده، محبوس فرمود و بطريق آمل بديه باوجمان[۵] او را بياويخت، نام اين ديه باو آويجمان ازين سبب نهادند و از آن زر رشوت ديهى بنياد افگند و چون تمام شد دينار كفشين نام نهاد، تا اين ساعت هم ديه معمور ماند هم نام برقرار.

مسجد جامع سارى را بوقت خلافت هرون الرّشيد يحيى بن يحيى ظاهرا: هانى بى‌هانى[۶] امير كه ذكر وى برود بنياد نهاد و مازيار بن قارن باتمام رسانيد و آثار عمارت مازيار بيشتر ظاهر است، و گنبد آن چهار در كه در مقابل سراى باوندان نهاد و ملك سعيد اردشير غفر اللّه ذنوبه آن موضع را باغى خرّم ساخته بود و بيك جانب ميدان و گنبد در ميان منوچهر شاه اساس افگند و بعهد اصفهبد خورشيد گاوباره خللى يافته بود مرمّت كردند، در مقدور هيچ آدمى نيست كه از آن عمارت خشتى جدا كنند از احكام ريخته كه فرموده‌اند.

رويان استندارى[۷]

ابتداى زمين رويان بعهد فريدون بود، چون سلم و تور ايرج را بكشتند چنانكه


  1. ب: در راه، ج و ساير نسخ: بظهور
  2. كذا ايضا در ب، ج و ساير نسخ: لومن دون
  3. ساير نسخ: جايگاهها
  4. ساير نسخ: شهر
  5. كذا ايضا در ب، ج و ساير نسخ: باو آويجان در هردو موضع
  6. كذا در جميع نسخ
  7. الف: رويان استنداى، ج و ساير نسخ: ذكر ابتداى عمارت شهر رويان