برگه:Tarikh-shhryary-shahnshah-rza-shah-phlvy.pdf/۳۷

این برگ نمونه‌خوانی شده ولی هنوز هم‌سنجی نشده‌است.

از آنها در زد و خورد باسپاهیان روسیه بنفع آلمانها در جنگ اول کشته و پراکنده شده بودند و افسرانشان نیز بیشتر مهاجرت کرده بودند.

بجز قزاق و ژاندارم یک عده سرباز بنام بریگاد مرکزی هم بود که در روزهای آخر این دوره استخدام کرده بودند.

پیداست که این عدهٔ قلیل چگونه می‌توانسته است از عهدهٔ پاسبانی یک میلیون و ششصد و چهل و چهار هزار کیلومتر مساحت و پانزده میلیون جمعیت آن روز ایران برآید. این عده بزحمت بده هزار نفر می‌رسید و هر صد و شست و چند کیلومتر مربع یک پاسبان و هر هزار و پانصد ایرانی یک مستحفظ داشت.

نکتهٔ جالب اینست که درین دوره در حدود نصف جمعیت ایران چادرنشینان مسلح بیابانگرد و راهزن بودند یعنی لااقل هفت میلیون در کمین مردم شهرنشین می‌زیستند و برای دفع این عـده چادرنشین مسلح دولت ایران تنها ده هزار سرباز داشت یعنی در حقیقت در برابر هفتصد تن سرکش بیش از یک تن سرباز نبود و آنهم فرد بیچاره‌ای که چند ماه بچند ماه حقوق و علیق او را پس از آنکه افسران سهم خود را برداشته بودند می‌دادند و با اسلحهٔ کهنهٔ مندرس می‌بایست در برابر هفتصد تن از جان گذشته که بیگانگان بهترین اسلحه را باو رسانده بودند پایداری کند. ناچار آن نیروی پایان این دورهٔ استیلای قاجارها بهیچ وجه نمی‌توانست در ایران امنیت فراهم کند و پاسبان مرزهای کشور باشد. این نکته را هم باید در نظر گرفت که از مرزهای شمال غربی و شمال شرقی و مشرق و جنوب شرقی چادرنشینان مسلح بیگانه بارها بخاک ایران تجاوز کرده‌اند و دولت ایران در برابر ایشان ناتوان بوده است.

بهمین جهت اصلاحات نظامی و تأسیس ارتش نیرومند مهم‌ترین کاریست که رضاشاه پهلوی در دورهٔ شهریاری خود کرده است. انصاف باید داد که کلمه اصلاح و تکمیل را برای ادای این مقصود نمی‌توان بکار برد، زیرا اصلاح و تکمیل وقتیست که چیزی بوده باشد که نقص آنرا برطرف کنند و آنرا بهتر کنند. ارتش دورهٔ قاجارها در حقیقت هیچ بود و می‌بایست ارتشی از نو بوجود آورد و ایجاد کرد.

شاهنشاه پهلوی برای رسیدن باین مقصود نخستین کاری که کرد این بود: همان عدهٔ موجود را در آغاز کار فوراً متحدالشکل کرد و عنوان قزاق و ژاندارم را که یادگار دوره‌های دوگانگی و نفاق بود از میان برد و افسران بیگانه را از هر ملتی که بودند از ارتش راند. مناصب و درجات دروغی و افتخاری را که جز سرشکستگی و رسوایی چیزی در بر نداشت لغو کرد واصول تازه‌ای برای مناصب نظامی و ترتیب ارتقاء از درجه‌ای بدرجهٔ دیگر تنظیم کرد و آنرا تابع خدمات افسران قرار داد یعنی باصطلاح نظامی کادری برای ارتش ایران ترتیب داد که تا آن زمان نبود.

سپس ارتشی با اصول جدید تشکیل دادند و از سازمانهای ارتشهای جدید جهان پیروی کردند و صنوف مختلف را هم چنان که در ارتشهای کشور های متمدن امروز هست ترتیب دادند.

البته یکی از مزایایی که می‌بایست وارد ارتش ایران بشود روح میهن‌پرستی

۳۱