برگه:Tarikh-shhryary-shahnshah-rza-shah-phlvy.pdf/۴۴

این برگ نمونه‌خوانی شده ولی هنوز هم‌سنجی نشده‌است.

از آن یک سال مجلس در کار نبود. با آنکه از آن ببعد دیگر ظاهرا مخالفی برای تشکیل مجلس نبود همواره ادوار قانون‌گذاری در مواقعیکه لازم می‌بود تشکیل نمی‌یافت و کراراً وقفه‌ها و دوره‌های فترت پیش آمد چنانکه در مدت بیست سال از پایان دورهٔ قاجارها تنها سه دورهٔ مجلس شورای ملی تا ۱۳۰۰ منعقد شد و ده دورهٔ دیگر آن در دورهٔ زمامداری شاهنشاه پهلوی تشکیل یافته است.

از آغاز تا پایان اسفندماه ۱۳۱۵ در مجلس ۱۲۸۶ قانون بتصویب رسیده و تنها ۸۲ قانون پیش از ۱۳۰۰ وضع شده و ۱۲۰۴ قانون در دورهٔ شهریاری شاهنشاه پهلوی از مجلس گشته است.

در سراسر این دوره از ۱۳۰۰ تا ۱۳۲۰ ده دورهٔ مجلس مرتباً پی‌درپی تشکیل شده و هیچ دورهٔ فترت و وقفه‌ای پیش نیامده است.

گذشته از مجلس شورای ملی یکی از مظاهر مشروطیت انجمن‌های شهرداریست. هر چند که قانونی بنام قانون بلدیه از مجلس اول گذشت و در همان موقع انجمن‌های بلدی تشکیل یافت اما پس از تعطیل مجلس اول دیگر انجمن بلدی در هیچ شهری تشکیل نشد تا آنکه درین دوره در ۱۳۰۹ قانون دیگری گذشت و از آن تاریخ همواره انجمن‌های شهرداری در همهٔ شهرها تشکیل یافته‌است.

در دوران پهلوی که مجلس شورای ملی ایران مرتبا تشکیل یافته قوانین مهم بسیار از مجلس گذشته و آنها را اجری کرده‌اند و حال آنکه در دورهٔ پیشین اگر قانونی می‌گذشت تنها در روی کاغذ بود و در موقع اجری رعایت همهٔ مقررات آنرا نمیکردند؛ زیرا که همهٔ مردم در برابر آن مساوی نبودند. این قوانین بیشتر بهانه‌ای در دست کارگزاران و ادارات دولتی بود که از آن بهره‌جویی کنند و اغراض خود را پیش ببرند.

دربارهٔ استحکام مبانی مشروطیت این نکته را هم باید در نظر گرفت که در مجلس اول انتخابات را صنفی کرده بودند. باین معنی که در پایتخت هر صنفی نماینده‌ای از خود انتخاب میکرد والبته نتیجه این می‌شد که هر کس در آن صنف بیشتر نفوذ داشت و یا ریاست آن صنف را داشت بمجلس می‌رفت. اعیان واشراف را هم جزو صنف بشمار آورده بودند وایشان هم در مجلس نماینده داشتند. در ولایات حتی این ترتیب هم رعایت نمی‌شد و بهر شهری یا ناحیه‌ای یک یا چند نماینده داده بودند. سپس در مجلس دوم انتخابات را عمومی و مستقیم کردند ولی نتیجه این بود که ملاکان و سرمایه‌داران و متنفذان هر محل و روسای ایلات وسیلهٔ انتخاب خود و یا کسان خود را بدست کشاورزان و زیردستان عامی خود انتخاب میکردند و یا کسی را که کاملا مطیع و همدست و حتی وظیفه خوارشان بود بمجلس می‌فرستادند و ببرخی از ایلات حق فرستادن نماینده بمجلس داده بودند. بدین‌گونه همان حکومت ملوک‌الطوائف و همان حکومت ایلیاتی بصورت حکومت انتخابی در آمده بود و در حقیقت مجلس شورای ملی عبارت بود از همان رؤسای ایلات و متنفلدان و ملاکان یا کسان و دست‌نشاندگان و وظیفه‌خواران ایشان.

در ضمن چون دولت در ولایات قدرتی نداشت و بیشتر از نواحی کشور مدتها بود

که فرمان‌بردار مرکز نبودند حتی از عهدهٔ دریافت مالیات هم برنمی‌آمد چه برسد باینکه

۳۶