برگه:Tarikh-shhryary-shahnshah-rza-shah-phlvy.pdf/۶۱

این برگ نمونه‌خوانی نشده است.

بمصداق قدیمی سابق معمول در ایران وجود داشته است و ایرانیان بکشور و آب خاك خود دلبستگی داشته اند اما آن مصداق و مفهوم در جهان تغییر کرده و میهن پرستی امروز بجز وطن پرستی دویست سال پیشست و تازه این مصداق و مفهوم هم درین دویست سال پیش از میان رفته بود، زیراکه آدمی زاده قهرا پای بست نفع مادیست و در زادگاه ناامن و پریشان روز گار که مردم آن تا اندازه ای تهیدست وخوار و سرشکسته باشند بکسی خوش نمی گذردو نفع کسی تأمین نمی شود. بهمین جهت اگر مردم دروطن خود ناراحت و در معرض خطر باشند می کوشند جان خود را بدربرند. در آن زمان این معنی در ذهن مردم بدین گونه نقش می بست که : وطن آنجاست کازاری نباشد کسی را با کسی کاری نباشد یا آنکه می گفتند : 3 ه سعديا، حب وطن گرچه حدیثیست قدیم نتوان مرد بسختی که من این جا زادم بدین گونه در دویست سال گذشته این مصداق و مفهوم کهن نیز از میان رفته بود، چنانکه هرسال جمعی کثیر از مردم ایران هجرت می کردند و شماره مهاجران ایرانی در کشورهای بیگانه و مخصوصاً در روسیه و ترکیه و عراق و هندوستان و جزیره ها و کرانه های خلیج فارس بسیار بود. پس ناچار می بایست درمیان اصلاحات اجتماعی و معنوی که درین دوره می شد حس وطن پرستی را بمصداق جدید و امروزی خود یعنی بدان مصداقی که ملل دیگر بدان قایلندبر قرار کنند مصداق امروزی وطن پرستی اینست که هرکس آب و خاك وجایگاه نیاگان و زادگاه خودرا بی هیچ قید و شرطی دوست بدارد و هرچه بدان متعلقست چه خوب و چه بد بسرحدستایش و باکمال ایمان وحضور قلب بپرستد و آنرا برهرچه دیگران دارند ترجیح بدهد. اگر هم آزاری در کشور خود دید دست از آن برندارد و آنرا ترك نكند و در هر موقع آماده باشد که جان خود را بدهد و همه کوششهای شبانروزی او باید برای خدمت بزادگاه و جان فشانی در راه آن باشد. بکوشد که هر روزی بیش از روز پیش خود را برای خدمت آماده کند و وجود او سودمندتر باشد. در برابر این کار بهیچ پاداش مادی چشم نداشته باشد و جزاجر معنوى ومزد اخلاقی چیزی نخواهد و حتی برای تشویق و تحسین هم کاری را انجام ندهد. بهمین خشنود باشد که وظیفه مقدس خود و شریف ترین تکلیف انسانی خود را انجام داده است و در ضمن در هر کاری که هست بکوشد که هر روز خدمت وی از روز دیگر سودمندتر باشد مصداق وطن پرستی و میهن دوستی که امروز در همه کشورهای متمدن جهان پسندیده است همینست و این مصداق ومفهوم نیز می بایست در ایران پیدا شود و این در راس اصلاحات مهم اجتماعی بود که بی هیچ شکی در دورانهای گذشته حتی در گرماگرم خونریزی و جان فشانی دوره انقلابات وجود نداشته است و در عصر پهلوی بی هیچ شك و تردیدی اساس آن گذاشته شد بدین وسیله اساس ملیت ایران نیز بنیاداستواری پذیرفت و استقلال سیاسی کشور نیز تأمین شد. از آن روز ایرانیان توانستند کاملا باستقلال خودامیدوار و مطمئن باشند و بدین گونه در آینده همواره ایران از هر تعرضی مصون خواهد ماند، زیراکه اساس ملیت بر مبانی ◆

B

۵۱