- پنجم آنکه گرو این وام نزد روس گمرکهای شمال و نزد انگلیس تلگرافخانه و پستخانه باشد.
- ششم آنکه باز مانده وام هنگامی داده شود که دولت ایران از چند ماه پیش خواستن آن را بدو دولت آگاهی دهد.
مخبر السلطنه میگفت: از چند ماه باز ماهانه سفیران و کونسولهای ایران در شهرهای بیگانه، و ماهانه سپاهیان و سرکردگان و کارکنان اداره ها در خود کشور پرداخته نشده و بدربار نیز پولی برای در رفت داده نگردیده. برای پرداختن اینها چهار کرور را در بایست میداریم که اگر بزودی نرسد کارها همه خواهد خوابید.
از این پیشنهاد همهمه بمجلس افتاد و نمایندگان بدو دسته شدند. یکدسته همداستانی نمودند و دسته دیگر که همداستان نمی بودند خاموش ایستادند. عنوان تهیدستی دولت و اینکه اگر پول نرسد همه ادارهها خواهد خوابید زبانها را میبست. در این میان حاجی معینالتجار کاردانی بسیار نیکی از خود نشان داد، و آن اینکه پیشنهاد دولت را نپذیرفت، و نسخه پیماننامه را بدست گرفته یکایک بند های آن را خواند و زیانهای آنها را باز نمود، و سپس دلیرانه چنین گفت: «باور من اینست که این بیست کرور بدهی که دولت میگوید راست نیست. زیرا شاهزاده اتابک (عینالدوله) همیشه خودستایی نمودی که درآمد و دررفت دولت را باندازهٔ هم گردانیدهام و ششصد هزار تومان هم فزونی میداریم که در نزد تومانیانس است. ما او را تا این اندازه دروغگو و یاوه سرا نشناختهایم. دولت رویهٔ درآمد و دررفت سه سال باز پسین را بمجلس فرستد تا رسیدگی کنیم. اگر براستی دولت بدهکار است بگردن توده خواهد بود که آن را راه بیندازد. ولی نه از راه وام گرفتن از روس و انگلیس، و آن هم با این شرطهای سنگین، که برای چهار کرور پول کشور را بدست آنان سپاریم. و آنگاه باشد که ما در رسیدگی برویهٔ درآمد و دررفت، جایی پیدا کنیم که این چهار کرور از آن بدست آید و دیگر نیازی بوام گرفتن
از خودی یا از بیگانه پیدا نکنیم. کنون ما کورکورانه نخواهیم توانست