دستگیری طلبهها عینالدوله بکار آغاز کرد، و چون در زمان اتابک یکی از نکوهندگان کارهای او این میبود مردم امیدها به نیکوکاریش بستند، و از آنسوی او نیز بدلجوییهایی کوشید. چنانکه بشیخ یحیی که تا اینهنگام در اردبیل میبود و در سایهٔ نگهداری شاهزاده امامقلی میرزا حکمران آنجا زنده مانده بود پرک بازگشت بتهران داد. نیز آمدن حبلالمتین و دیگر روزنامه های فارسی را بایران که از چهار سال باز جلوگیری میشد آزاد گردانید، و بلکه چنانکه میگویند خواست اداره حبلالمتین را بتهران آورد، ولی دارندهاش خرسندی ننمود. از این پرواها و پشتیبانیها بود که حبلالمتین بیکبار هوادار عینالدوله گردید، و بلکه میباید گفت خود را باو فروخت. (چنانکه باز خواهیم نمود).
در همانروزها یکداستان شگفتی در تهران رو داد. گفتهایم در شهرهای ایران مدرسههای بزرگی برای طلبهها بودی. این طلبهها که بیشترشان از روستاها یا از شهرهای دیگر آمدندی و خانههاشان همان مدرسه بودی از ماهانهای که از درآمد «موقوفات» مدرسه بهر یکی داده شدی زیستندی، و راه درس خواندنشان آن بودی که هر چند تنی، یا هر گروهی بخانهٔ یکی از مجتهدان رفتندی، و ازو درس فقه و اصول و منطق و مانند اینها خواندندی، و گاهی نیز تنها برای بستگی پیدا کردن و پول گرفتن از مجتهدی یا امامجمعهای بر سر او گرد آمدندی. رویهمرفته افزار کار مجتهدان، یا بهتر گویم: «سپاه شریعت، اینان
از انگیزههای برافتادن اتابک این نوشته بود. ولی تاریخ نوشته چند روز پیش از برافتادن اتابک است، و این نشدنیست که یک نوشته در چند روز در نجف نوشته شود، و در استانبول یا در شهر دیگری پیکرهها از آن برداشته گردد، و بتهران بیاید و بدست مردم بیفتد و نتیجه دهد. بیگمان این پس از رفتن اتابک، بتهران رسیده. ولی گفتگو از «تکفیر» اتابک که دشمنانش پراکنده کرده بودند از پیش از آن در میان بود، و علمای نجف نیز بیزاری ازو مینمودند، و اینست در برابر این نوشتهٔ ساخته هم خاموشی گزیدهاند.