شدند که «مقرر شود تمام وزرای مسئول در یک مجلس حاضر شوند و از وکلای مجلس محترم شورای ملی هم قدر معتد بیایند، با حضور چاکران تکالیف کلی و جزئی را که دیگر راه عذر و حرفی برای هیچکس نماند معین کنند...»
این نامه، یا بگفته خودشان «عرضه داشت» را امیراعظم بنزد شاه برد و ازو پاسخ، یا بگفته خودشان «دستخط» پایین را آورد:
مجلس و مشروطیت را شاهنشاه مرحوم نورالله مضجعه بملت مرحمت فرمود ما هم امضاء نمودهایم و از آنوقت کمال همراهی را داریم و مجلس را اسباب سعادت و ترقی مملکت میدانیم حالا که شما حاضر همراهی و خدمتگذاری شدهاید چه ضرر دارد ما هم انتهاء درجه مساعدت را مینماییم بطوریکه نوشتهاید وزراء و وکلاء و امراء بنشینید و رفع اختلاف بکنید
باین دستاویز درباریان خود را مشروطهخواه نشان دادند، و انجمنی بنام «انجمن خدمت» برپا گردانیدند و از آنسوی روز شنبه پنجم مهر (۱۹ شعبان) که از روی سال شماری ماهی (قمری)، درست یکسال از آغاز گشایش مجلس میرفت، اینان «لایحه»ای با سیاهه آن «عرضه داشت» و «دستخط» بمجلس فرستاده پرک طلبیدند که همگی بدانجا روند، و چون مجلس پرگید، پانصد تن کما بیش رو بآنجا نهادند.
نمایندگان با شادی و خرمی اینان را پذیرفتند و نوازش و مهربانی دریغ نگفتند. بهبهانی و حاجی امامجمعه و تقیزاده و دیگران گفتارهای سپاسگزارانه رانده خشنودی نشاندادند. از اینسو هم سپهدار و امیر اعظم گفتارها راندند، از سراسر مجلس شادی و خرمی نمودار میشد، و چون همان روز تلگرافهای اندوهآمیزی از خوی و ارومی رسیده و پیش از درآمدن اینان در مجلس خوانده شده بود، برخی نمایندگان را اندوه و شادی بهم آمیخته زار و زار میگریستند.
مجلس با شادمانی بسیار بپایان رسید و درباریان که از آنجا بیرون آمدند در حیاط بهارستان نیز از مردم نوازش و خشنودی بسیار دیدند. همان روز خود ایشان بشهرها تلگراف فرستاده این همدستی و یگانگی