سپرد و بدین گونه حق خدمات چندساله را شناخت و سپس در روز یکشنبهٔ ۴ اردیبهشتماه ۱۳۰۵ شاهنشاه تاج بر سر نهاد.
پیش ازین اشاره رفت که چگونه عهدنامهای سابق سدی در برابر استقلال ایران بود. پس از الغای حق کاپیتولاسیون قهراً میبایست عهدنامهای تازهای در میان ایران و کشورهای دیگر بسته شود و عهدنامهای سابق را لغو کنند. دولت شوروی در آغاز تشکیل خود عهدنامهایی را که ایران با روسیهٔ تساری امضا کرده بود لغو کرد و ناچار عهدنامهٔ ترکمانچای که اساس و مبنای عهدنامهای ایران با کشورهای دیگر بود از میان رفت و اینک موقع آن رسیده بود با دولتهایی که سابقاً عهدنامهایی با ایران داشتهاند عهدنامهیی منعقد شود که در آنها هیچ برتری دربارهٔ اتباع بیگانه نسبت باتباع ایران قابل نشوند.
بدین گونه پس از الغای حق کاپیتولاسیون عهدنامهای جدیدی با دولتهای شوروی و ترکیه و افغانستان و عراق و آلمان و اتریش و بلژیک و چین و دانمارک و مصر و استونی و دول متحدهٔ آمریکای شمالی و فنلاند و فرانسه و انگلستان و یونان و حجاز و نجد و مجارستان و ایتالیا و ژاپون و لتونی و لیتوانی و نروژ و هلاند و لهستان و سوئد و سویس و چکوسلاواکی پیدرپی بامضا رسید و در همهٔ این عهدنامها شئون و حیثیات دولت ایران کاملا رعایت شده و برابری کامل برقرار گشته است. چنانکه پس ازین ددبارهٔ اصلاحات قضایی بحث خواهم کرد اندیشهٔ الغای حق کاپیتولاسیون در آغاز سال ۱۳۰۶ پیش آمد و در یک سال این نتایج بسیار مهم فراهم شد.
در ضمن الغای عهدنامهای سابق دولت ایران امتیازهای زیانبخش را که سابقاً ببیگانگان داده بودند و یادگار دورهای بود که مردم ایران بحقوق مشروع خود پی نبرده بودند و زیانهای اقتصادی و اجتماعی و سیاسی فراوان در بر داشت لغو کرد از آن جلمه امتیازهای راهداری و کشتیرانی و تلگراف و امتیاز حفریات علمی بدولت فرانسه بود