و در معابری که محل خروج لشکر از آن تنگنا بود جا داد و مهیای حمله گردید. انیبال دید گرفتار است متوسل بحمله و خدعه جنگی شد باین طریق که لشکریان او در ضمن غنائمی که بدست آورده بودند مواشی زیاد گرفته بودند. انیبال دوهزار گاو از آن میان اختیار کرده هیمه و بوته بشاخهای آنها بست و چون شب شد هیمه و بوته را آتش زده گاوها را رها کرد و سپاهیان خود را واداشت تا بدوند و فریاد کنند و گاوها را بجانب تپهها برانند و در این ضمن لشکر خویش را در کمال آرامی و سکوت داخل معبر دره نمود. رومیان بگمان اینکه دوچار حملهٔ کارتاژیها شده از آن معبر خارج گردیدند و فابیوس هم ندانست این غوغا چه معنی دارد و جرأت نکرد حرکتی کند و باینواسطه انیبال و لشکرش از مهلکه نجات یافتند و بولایت اپولی[۱] رفتند و زمستان را در آنجا بسر بردند.
( جنگ کان ) بهار سال بعد (سنه ۲۱۶) انیبال شهر کان[۲] را که آذوقهٔ رومیان از آنجا میرسید تصرف کرد و باینواسطه عرصه بر آن قوم بیشتر تنگ شد. کنسولهای این سال هم که یکی پلامیل[۳] و دیگری وارن[۴] نام داشتند متفقالرأی نبودند. اولی از محاربه اکراه داشت دویمی اصرار میکرد و چون اختیار مطلق یک روز بدست یکی و روز دیگر بدست دیگری بود وارن در نوبت صاحباختیاری خود برای جنگ صفآرائی کرد و