مامور فرماندهی اردوی رومی که در اپیر[۱] مقابل اردوی مقدونیها بود گردید و ایشانرا غافل کرده ناگاه بر آن جماعت حمله برد و غلبه یافت و اخل ولایت تسالی[۲] شد و باینواسطه جماعتی از یونانیها هم که با فیلیپ همراه بودند مجبور شدند دست از او بردارند و مطابق میل روم رفتار کنند.
فیلیپ تنها ماند و ناچار شد از رعایای خود برای محاربهٔ با روم لشکر فراهم کند لهذا جوانان شانزده ساله را هم در فوج داخل کرد و بدینوسیله بیست و پنجهزار قشون تهیه نمود. تلاقی فریقین در تسالی در محلی واقع شد موسوم به سینو سفال[۳] یعنی رؤسالکلاب و مناسبت این اسم آن بود که محل مذکور دارای تلال و پشتههای چند شبیه بسر سگ بوده و وجود همین پشتهها برای لشکریان مقدونی مضر واقع شد زیرا که دستههای آنها کثیرالعدد و مجتمع بود و برای حرکت و جولان خود زمین مسطح و هموار لازم داشتند و در اراضی ناهموار سینوسفال ناچار نظام آنها بهم میخورد و از یکدیگر جدا میشدند و پراکنده میگردیدند. اما دستههای لشکر رومی چون هریک قلیلالعدد بودند این حال را پیدا نمیکردند و در هر حال با هم اجتماع داشتند و باری مقدونیها نتوانستند با سپاهیان رومی برابری کنند فراری شدند و هشت هزار نفر از ایشان بقتل رسید و پنجهزار نفر گرفتار گردیدند و حال آنکه