و دو نفر از این تئاترنویسهای رومی که خیلی معروف و متعبر میباشند پلوت[۱] و ترانس[۲] نام داشتهاند.
مردم روم چون هنوز خشن و بیذوق بودند درک این قسم تمتعات لطیفه را بدرستی نمینمودند چنانکه وقتی یکی از تئاترهای ترانس را درآورده بودند تماشاکنندگان صبر نکردند تا تمام شود رفتند و بتماشای جنگ وحوش و سباع پرداختند. لکن بعد از آن بتدریج باین قسم تمتعات ذوقی هم معتاد شدند. ابتدا در موقع تماشای تئاتر ناظرین میایستادند. سانسورهای روم تماشاخانهای ساختند و محل نظار را بطور پلهکان ترتیب دادند که بتوانند بنشینند. مجلس سنا حکم کرد آنرا خراب کنند و گفت رومیها باید آنقدر قوه و مردانگی داشته باشند که در وقت تفریح و تفنن هم بتوانند چند ساعتی سرپا بایستند.
صنایع نقاشی و مجسمهسازی و معماری و موسیقی وامثال آنها را نیز رومیها از یونانیها اخذ کردند. ابتدا سرداران رومی که بممالک یونان رفته بودند اشیاء نفیسه بلادیرا که مسخر کرده بروم بردند و چون بزرگان روم دیدند یونانیها باین اشیاء خیلی توجه و اعتنا دارند از راه تقلید و محض تفاخر و مباهات بتجسس و جمعآوری آنها پرداختند و کمکم ذوق هم پیدا کردند و دارا بودن مجموعهها از پردههای نقاشی و مجسمه و ظروف نفیسه رسم و