جد و جهد بسیار کرد که آن قانون برقرار بماند و از جملهٔ حرفهای او در آن موقع این بود که گفت تمام مردهای دنیا صاحب اختیار زنهای خود میباشند ما رومیها که صاحب اختیار تمام مردم هستیم میخواهیم در تحت حکم زنهای خویش باشیم.
کاتن سفری بفرمانفرمائی لشکر اسپانیا رفت و چهارصد قلعه گرفته خراب کرد و هرچه بدست آورد مبان سپاهیان تقسیم نمود و برای خود سهمی قرار نداد بلکه اسب خویش را هم فروخت که برای دولت خرج زیاد نتراشد.
از یونانیها تنفر داشت و میگفت هروقت ادبیات و کتب این جماعت میان ما منتشر شود کار ما خراب خواهد شد و با آنکه یونانی میدانست در سفری که بیونان کرد هرگز به آن زبان تکلم ننمود. وقتی یونانیها با دولت روم گفتگوئی داشتند سه نفر از بزرگان فلاسفهٔ خود را محض صورت دادن کار بروم فرستادند و ایشان در اجتماعات عمومی رومیان نطقها میکردند و مردم از روی میل و توجه گوش میدادند از جمله روزی یکی از آنها در باب ظلم و عدل تحقیق میکرد ضمناً گفت قدرت و عظمت روم مبنی بر ظلم است و رومیان بواسطهٔ ظلم بصاحباختیاری دنیا رسیدهاند. کاتن چون از این حرفها مطلع شد بمجلس سنا گفت باید این اشخاص را که چنین تقریر و بیان خوب دارند و گفتههای خود را بر مردم واضح و مسلم میسازند کارشان را زود انجام داد