برگه:TarikhMokhtasareDolateGhadimeRoom.pdf/۲۰

این برگ نمونه‌خوانی شده ولی هنوز هم‌سنجی نشده‌است.
— ۲۰ —

ایشان پرواز کرده حشرات را از آنها دور میکردند. عاقبت چوپانی ایشان را دیده نزد زوجهٔ خویش برد و پرورش داد تا بزرگ شدند و شجاع و جنگجو گردیدند و امولیوس را کشتند و جد خود را بسلطنت رساندند و او ایشان را فرستاد تا در مکانی که پرورده شده بودند شهری بنا نمایند. پس هریک از دو برادر مترقب شدند که فال خیری برای ایشان ظاهر شود. قرعه بنام رمولوس درآمد و مقرر شد که شهر را رمولوس بنا نماید. بنابراین یک جفت گاو به گاوآهن بسته اطراف تپهٔ پالاتن شیاری رسم کرد که محوطهٔ شهر باشد و حصاری دور آن برپا نمود و شهر را بمناسبت اسم خود روم نامید و محوطهٔ آن را مقدس قرار داد یعنی هیچکس نباید از آن حصار تجاوز کند مگر اینکه از دروازه داخل شود. برادرش رموس چون در این باب رشک میبرد علی‌رغم او از روی شبار جستن کرد. رمولوس هم او را بقتل رسانیده گفت اینست سزای هرکس که از این محوطه تجاوز نماید.

بعد از آن برای اینکه سکنهٔ شهر جدیدالبنا زیاد شود رمولوس بیشه‌ای را که در آن نزدیکی بود مأمن قرار داد. تبعیدشدگان و غلامان فراری و مرتکبین جنایات از هر نقطه به آن بیشه پناه بردند و محفوظ شدند و جزء سکنهٔ روم محسوب گردیدند و بنابراین رعایای رمولوس مرکب شدند از جماعتی که از شهر الب همراه او آمده و مردمی که به بیشهٔ مذکور تحصن جسته بودند. چون این