و خوردی هم کرد لکن متفرق گردید. بعد از آن یکی از معاندین سیلا جماعتی از قبایل سامنیت را که دشمن دبرینهٔ روم بودند جمع کرده بجانب روم آمد و سیلا بمدافعه پرداخت و این شدیدترین محاربات سیلا با مدعیان بود. عاقبت ایشان هم مقهور شدند و تماماً بقتل رسیدند و حکایت کردهاند که هشت هزار نفر از اسرای آن جماعت را بروم برده در آنجا سر بریدند. در همان حین که جلادان مشغول اعدام نفوس بودند سیلا در مجلس سنا تقریر مطلب میکرد صدای ناله و فریاد آن بیچارگان بگوش سناتورها رسید مضطرب شدند و علت هنگامه را پرسیدند. سیلا در کمال آرامی و آسودگی خاطر گفت چیزی نیست چند نفر اشرارند که حکم بسیاست ایشان کردهام.
بعد از آنکه تمام مدعیان سیلا مقهور و مغلوب شدند و تسلط او کمال یافت لشکریان خویش را در شهر روم بقتل و غارت مردم علیالخصوص کسانیکه از فرقهٔ مخالفین او بودند واداشت. پس از چند روز یکی از طرفدارانش گفت خوبست کسانی را که مایل بقتل آنها هستی معین کنی تا دیگران بیجهت هلاک نشوند. لهذا سیلا صورتی از اسامی اشخاص کشتنی ترتیب داده اعلان کرد هرکس اسمش در آن فهرست[۱] بود قتلکنندگان در اتلاف او مجاز بودند و اموال او هم پس از قتل ضبط میشد
- ↑ Liste de proscription