در صورتیکه قوهٔ اصلی اشکانیان سواران ایشان بود برای محاربهٔ با آنها تهیهٔ سوار نکرد و بجانب فرات آمده از آن رود گذشته بغارت و تاراج بلاد جزیره یعنی بینالنهرین فرات و دجله مشغول شد و با آنکه همانوقت میتوانست پیش آمده شهر سلوسی[۱] را که پایتخت سلاطین اشکانی بود بغفلت بگیرد چون زمستان نزدیک شده بود بسوریه مراجعت نمود و ارد مجال پیدا کرد که تهیهٔ کار خود را ببیند و برای دفاع حاضر شود.
چون بهار در رسید کراسوس باز همان راه را اختیار کرده تقریباً با چهل هزار پیاده و چهار هزار سوار از فرات عبور نمود و حال آنکه پادشاه ارمن که با رومیها متحد بود نزد او رفته تکلیف کرده بود که از راه ارمنستان بایران بیاید و شش هزار سوار هم از خود بلشکر او مدد میکرد. کراسوس نپذیرفت و دنبالهٔ خیال خود را پیش گرفت زیرا در زمانیکه سردار رومی در سوریه زمستان بسر میبرد پادشاه اشکانی لشکر به بینالنهرین فرستاده و بلادی را که کراسوس گرفته و ساخلوی آنجا گذاشته بود مسخر کرده و بنابراین سردار رومی خود را مجبور میدانست که بلاد جزیره را از تصرف کسان ارد بیرون آورد.
چون کراسوس از فرات گذشت رئیس قبائل عرب که آن ناحیه در قلمرو او بود (ناحیهٔ اورفه) نزد او رفته اظهار داشت که
- ↑ Séleucie