فلسفی چند نیز تصنیف کرده. در واقع نثر زبان لاتین را سیسرن بدرجهٔ کمال رسانیده و بعدها کسانیکه میخواستند بآن زبان خوب چیز بنویسند نوشتجات او را سرمشق قرار میدادند.
در همان اوقات یکی از معتبرترین شعرای لاتین میزیسته موسوم به لوکرس[۱] و او در کتاب معروف خود که این عنوان دارد ( در باب طبیعت ) حکمت اپیقور[۲] از فلاسفهٔ یونان را نظماً بیان نموده است. این شخص از خانوادههای نحیب روم بوده و از امور سیاسی و دولتی ملول شده در کتاب سابقالذکر میخواهد بطلان و سخافت عقاید دینی همشهریان خود را بر ایشان ظاهر کند و آنها را از ترس و هول ارباب انواع و عقوبتهای ایشان رهاند و چون بمعنی بیش از صورت توجه داشت کلمات غریبه از قبیل اصطلاحات قدیمهٔ زبان لانین و الفاظ یونانی در عبارات او بسیار دیده میشود.
اما کاتول[۳] که یکی دیگر از شعرای رومی مأئه اول قبل از میلاد است و تقلید شعرای اسکندریّه را میکرده مطالب حزنانگیز و تأسفآمیز یا مغازلات و هجویات در قطعات کوچک شعر بیان مینموده در رعایت قوانین فصاحت و معمول داشتن نکات لطافت و ظرافت ساعی بوده است.
دیگر از نویسندگان آنزمان وارن[۴] میباشد که مردی فاضل