برحسب اتفاق در روم نویسندگان متعدد پیدا شدند که اکثر از اهل بلاد ایطالیا بودند و رومی اصل محسوب میشدند و از نجبا و اعیان هم نبودند بلکه در زمرهٔ افراد متوسط ملت بشمار میآمدند و اکثر ایشان شاعر بوده و نثرنویس در آن سنوات کمتر پیدا شده است.
یکی از بزرگترین شعرای آنزمان ویرژیل[۱] است و اگوست چون او را شناخت باو مهربانی کرد و منظومهای در باب فلاحت از او توقع نمود و ویرژیل آنرا گفته و به ژئورژیک[۲] موسوم ساخت (یعنی اعمال زمینی) و قبل از آن بشیوهٔ یونانیها اشعاری راجع بصحرا و گلّهداری گفته که باسم بوکلیک[۳] یعنی منظومهٔ چوپانی معروف است. بالاخره ویرژیل یک منظومهٔ معتبر بهلوانی هم دارد معروف به انئید[۴] که سرگذشت انه[۵] میباشد و او از بزرگان شهر تروا[۶] بوده که بنا بر افسانههای یونانی بعد از خرابی شهر مزبور بایطالیا رفته و در آنجا اقامت کرده و حکایتها دارد.
دیگر از شعرای معتبر هراس[۷] بوده که او را نیز اگوست مورد تلطف خویش نموده و او بشیوهٔ یونانیها قطعات شعر[۸] بجهت خواندن و نواختن گفته همچنین نامههای منظوم[۹]