را که بنهان شده بود پیدا کردند و بامپراطوری برداشتند و او کلد[۱] نام داشت و پنجاه سال از سن او گذشته و از کارهای مملکت تا آن زمان برکنار بود. چون بامپراطوری رسید خواست از روی حقیقت و صحت بوظیفهٔ خویش عمل نماید مالیاتهائی را که کالیگولا وضع کرده بود موقوف نمود، تبعیدشدگان را مرخص فرمود، اموالی را که بیجهت ضبط کرده بودند مسترد داشت. شخصاً برای محاکمه و اجرای عدل و داد حاضر میشد. بااعضای سنا با احترام رفتار میکرد اما زیاد ترس داشت که خیال قتل او را داشته باشند و همیشه قراولان مسلح همراه داشت و طوری می کرد که بزرگان و محترمین میرنجیدند. شخصاً قوهٔ ادارهٔ امور را نداشت و کارها را بغلامان آزادکردهٔ خود وامیگذاشت. نجبا از این مسئله هم آزرده بودند و آن دوره را دورهٔ غلامان آزاد میخواندند لکن غلامان مزبور که اکثر بونانی یا آسیائی بودند مردمان دانای باکفایت بودند و امور را بخوبی اداره مینمودند. حکومت ولایات منظم شده و تمول و ثروت ازدیاد یافته تجارت رونق گرفت و آبادیها زیاد شد و بعضی قوانین جدیده سختی و خشونت قوانین قدیمهٔ روم را ملایم گردانید. اما شخص کلد همان طور که غلامان در مزاجش تصرف داشتند زوجهاش نیز بر او مسلط بود. زوجهٔ سیم او مخصوصاً خیلی بدرفتار و ننگینکردار
- ↑ Claude