مسخر نمود. عاقبت قصر سلطنتی و معبد را بطریق یورش گرفت شهر را منهدم کرد و معبد را آتش زد. تمام سکنه بقتل رسیدند یا باسیری و غلامی رفتند و تیتوس فقط هفتصد نفر از ایشان را نگاه داشت که با اشیاء و نفایس معبد جزء تشریفات نصرت خویش قرار دهد (۷۰).
از آنوقت یهود دیگر مرکز معینی نداشته در اکناف عالم متفرق میباشند ولی با نداشتن رئیس و معبد و مرکز باز قومیت خود را از دست نداده بمذهب قدیم باقی هستند و خود را قوم خدا میدانند.
احوال وسپازین - خانوادهٔ این امپراطور اصلا ملاک بوده و چندان ذیشأن نبودند ولی وسپازین هیچوقت از اصل و نسب خویش عار نداشت و درباریان را که از روی تملق میخواستند نسب او را بالا ببرند استهزا میکرد و خانهٔ دهاتی را که پدرش در آنجا بسر برده و خود او در طفولیت آنجا زندگی کرده همانطور که بود نگاه داشت. ساده و بدون تجمل زندگانی میکرد همیشه برای پذیرائی عارضین حاضر بود و حاجب نداشت. نصیحت و رأی ناصحین را میشنید. متعرض کسانیکه از او بد میگفتند نمیشد امنیت را برقرار کرد لشکریان را مجدداً بنظم عادت داد. در اصلاح حال ولایت میکوشید و کلنیها بنا نمود و شهر روم را مرمّت کرد و کاپیتل را دوباره ساخت و قنوات