را اصلاح نمود و طرق و شوارع تأسیس کرد و افواج را ترتیب داد و تماشاخانهٔ موسوم به کلیزه[۱] را بنا نمود و با اینهمه مخارج چون صرفهجو و درسترفتار بود امور مالیهٔ دولت را هم مرتب کرد و تا روز آخر عمر خود بکار اشتغال داشت و در وقت مردن هم سعی کرد که سرپا بایستد و گفت امبراطور باید هنگام مرگ سرپا باشد (سنه ۷۹).
تیتوس - پسر وسپازین که تیتوس نام داشت جانشین او شد و او قسم خورده بود که دست خود را بخون نیالاید و بهمین جهت بعنوان توهین عظمت متعرض هیچکس نشد و دو نفر از بزرگان را که بر ضد او کنکاش کرده بودند و حکم قتل ایشان داده شده بود عفو فرمود. برای مردم روم اسیاب تماشا و جشنهای عظیم فراهم آورد و خود را محبوبالقلوب عامه ناس قرار داد. حال او از این فقره بخوبی معلوم میشود که یک روز برحسب اتفاق بخشش و انعامی نکرده بود شب با تأسف بمصاحبین خود میگفت یک روز از عمرم را به بیحاصلی گذراندم و تلف کردم.
اما این امپراطور نادرالوجود بیش از دو سال و دو ماه سلطنت نکرد و از وقایع عهد او آتشفشانی شدیدی است که از کوه وزوو[۲] ظاهر گردید در صورتیکه اقلا دوهزار سال بود اثری از آن