لشکر در تحت فرمان نداشتند.
رابعاً شهر روم در تحت حکومت مجلس سنا بود. دیوکلسین این امتیاز را از روم و از سنا سلب نمود و همان مالیاتی را که از تمام ایالات مملکت میگرفتند بر ولایات ایطالیا نیز تحمیل کرد.
خامساً تا آنزمان امپراطورها جزء یکی از صاحبان مناصب و مشاغل روم محسوب میشدند منتها اینکه در رتبه و قدرت اول شخص بودند. دیوکلسین این حال را بگردانید و خود را آقا یا خداوندگار خواند و بسبک سلاطین مشرق تاج بر سر گذاشت.
چون حکومت جدید بطریق مذکور در تحت نظم و ترتیب درآمد دیوکلسین بعد از بیست سال سلطنت استعفا داده ماکزیمین را نیز مجبور باستعفا نمود و اختیار را بدست دو نفر قیصر واگذاشت. ایشان اگوست شدند و دو قیصر جدید تعیین کردند (سنه ۳۰۵) اما دیوکلسین بولایت اصلی خود در کنار دریای ادریاتیک رفت و در آنجا عمارتی عظیم شبیه بقلعه برای خود ساخته بود و مشغول زراعت گردید. حکایت کنند که روزی ماکزیمین باو اصرار میکرد که دوباره بر سر کار برود جواب راه اگر میدیدی در باغ خود چه سبزیهای خوب سبز میکنم هرگز بمن تکلیف نمیکردی که خود را باز مبتلای اندیشه و تشویش مملکتداری نمایم.