قانون این بود که او را با تسمهای یا زنجیری ببندند و بعد از دو ماه آنطرف رود تیبر برده او را بفروشند و اگر طلبکار او متعدد باشد بدن او را قطعهقطعه کنند.
حاصل کلام اینکه ترتیبات و قوانین تفاوت نکرد همینقدر شد که تمام مردم از قوانین مطلع شدند و اعیان و رعایا هنگام محاکمه و در مقابل قانون یکسان گردیدند.
( ختم عمل رجال عشره ) از قراری که گفتهاند رجال عشره در سال دویم مثل سال اول خوب رفتار نکردند. همه تابع رأی یکی که شدیدالعملتر از سایرین بود و اپیوس کلودیوس[۱] نام داشت گردیدند. هریک از ایشان دوازده نفر یساول ملازم خویش کرد که مجموعاً صد و بیست یساول داشتند و بواسطهٔ ظلم و بدرفتاری مردم را رنجانیدند. علاوه بر این وقتیکه تدوین قوانین انجام یافت و الواح اثناعشر حاضر شد دست از رتبه و منصب خود برنداشتند و از حکومت کناره نگرفتند تا بالاخره ایشانرا اخراج کردند و ختم عمل ایشان بواسطهٔ شورش و انقلابی بوده که از آن مطلع نیستیم و فقط قصهای در آن باب بما رسیده که از قرار ذیل است:
اپیوس کلودیوس دختر یکی از رعایا را مسماة به ویرژینی[۲] دید و باو مایل شد و خواست او را بگیرد. دختر نامزد داشت و ممکن نمیشد. کلودیوس یکنفر کلیانرا واداشت ادعا کند که