کرد. این صلح ممکن نشد در تیلسیت برقرار شود، زیرا فتحعلی شاه در آنجا نماینده نداشت ولی امپراطور درصدد برآمده است در گفتگوهایی که با امپراطور روسیه داشته آنرا تهیه ببیند و هیچ دلیلی نمیتواند مانع از تصمیم در آن باشد. ایران نیز باید خواستار آن بشود نه اینکه بآزادی بیشتر نظر خود را متوجه انگلستان بکند، زیراکه امروز یگانه دشمنست و باید درست همهٔ درهای خود را همچنان بر روی آن بسته نگاه بدارد.
انگلستانرا از حالا تقریباً از همهٔ بندرهای اروپا راندهاند؛ میخواست تجارت اروپا را بخود انحصار دهد ولی کالاهای آن دیگر در جایی پذیرفته نیست؛ میخواست درکشتیرانی آزاد تنها باشد ولی کشتیهایش دیگر نمیتوانند بساحل اروپا بیایند. با تجارت خود جنگ را دامن میزد؛ اینراه برویش بسته میشود.
کاری بکنید که همین اقدامات منع ورود را در ایران اجرا کنند. چنان مینماید که در ماه مه سال گذشته چند کارگزار انگلیسی را در آنجا پذیرفتهاند. فتحعلیشاه باید از همهٔ اینگونه هیئت ها حذر کند و پیشرفت انگلیسها در هند باید دایماً مراقبت او را برانگیزد. هرچه بیشتر درین شبهجزیره پیش بروند بهمان اندازه افغانها و خراجگزاران ایران بیشتر تهدید میشوند.
یوسف[۱] را اعلیحضرت خوب پذیرفت. از دیدن کسی که میتوانت با او از فتحعلی شاه سخن بگوید و مورد احترام و اعتماد این شاه بوده است لذت برد. هرچه بتواند در ادامهٔ روابط دوستانه که در میان دو کشور روی داده است یاری کند جزء نظریات اعلیحضرت خواهد بود.
تاریخ آخرین نامهایی که از ایران بما رسیده ۲۴ ژون است. نامهایی که بمن خواهید توشت معمولا همان قدمت تاریخ را خواهد داشت و از آن پس باید منتظر فاصلهٔ هفت ماهه در میان نامهای خود و پاسخهای من باشید. درین مدت حوادهی پیش میآید و برخی مواردی که در موقع نوشتن نامه عملیست ممکن است در موقعی که پاسخ آن میرسد دیگر این حال را نداشته باشد؛ برخی دستورها هست که جزو اساس ماموریت شماست و جزو حالتیستکه باید معمولا باقی باشد. این دستورها ممکنست همیشه در موقعی که بشما میرسد سودمند باشد؛ اغلب آنها را بیان خواهم کرد؛ اما دربارهٔ کار هایی که نوع آنها موقتیست و نمی توان مدت مدید منتظر تصمیم دریارهٔ آنها شد باید بقوهٔ تمیز و فرزانگی شما اعتماد بکنم. وانگهی در موارد خاصی که دستورهای شما چیزی پیش بیی نکرده راهنمای شما روح آنخواهد بود.
باحترامات کامل من اعتماد کنید
«شامپانیی»
- ↑ سفیر فتحعلی شاه پس از عسکرخان