یک سلسله نامهایی نوشته که در دو مجلد بدین عنوان: «نامهایی دربارهٔ ایران و ترکیهٔ آسیا از ژ. م. تانکوانی - چاپ پاریس در دو مجلد ۱۸۱۹[۱]» انتشار یافته است. در مجلد دوم این کتاب در صحیف ۱۶۳ در نامهای که از لشکرگاه عباسمیرزا در تبریز در دهم ژون ۱۸۰۸ (۱۵ ربیعالثانی ۱۲۲۳) نوشته میگوید: «افسران فرانسوی وابستهٔ بخدمت شاهزاده عباس میرزا دوتناند، آقای وردیه سروان پیادهنظام و آقای لامی سروان مهندس. سه افسر جزء پیاده نظام در عملیات مهم معاونت آقای وردیه را دارند. یکی از همکاران من آقای ژوانار[۲] بعنوان مترجم دولت ساکن تبریزست».
سپس در پای صحیفه علاوه کرده است: «آقای وردیه چنانکه سابقاً گفتهام امروز نایب سرهنگ در فوج اندرولوار[۳] و آقای لامی نیز نایب سرهنگ فرمانده دستهٔ مهندس لیل[۴] در ایالت شمالیست. سه افسر جزء پیادهنظام در بازگشت از ایران افسر شدهاند».
نامهٔ دیگر عباس میرزا نایب السلطنه بناپلئون که نسخهٔ اصل آن در بایگانی دولت فرانسه در پاریس هست بدینگونه است:
«بر آیینهٔ رای جهانآرای خسرو مملکت فزا خدیو کشورگشا فیلفوس با دانش وداد اسکندر برترمنش زمینقرار آسمانمدار کیوان فر مشتری سیر مریخ مخبر آفتاب موهبت ناهید عشرت عطارد رقم ماه علم انجم حشر ثریا افسر لنگر سفینهٔ جلال موجهٔ لجهٔ اقبال روزگار نامیه تاب داورکامیاب یگانهٔ دهر و دور ایمپراطور نیکواطوار عم تاجور همایون اختر دام اقباله منطبع و مرتسم میدارد که چون بارادهٔ داور بیچون از بدو دوستی این دو دولت روزافزون تاکنون همواره بر مراتب مطابقت افزوده بینهما مودت باطنی بی اختیار ظاهر میگردد درین اوقات بهجتنشان و زمان سعادت اقتران که فطانت پناه کیاست همراه زبدةالاکفا، والاشباه موسی وردیه روانهٔ آستانهٔ شوکت عظمی بود اظهار مؤالفت را بهانه نمود و بتحریر این موافقت نامه پرداخت و چون مشارالیه در اوقات توقف این حدود مجاهد موفور در تعلیم و تنظیم سربازان این دولت بظهور رسانید و تلافی خدمات او موقوف بشمول عواطف بی نهایت اعلیحضرت ایمپراطوریست لهذا توقع از کرایم اطوار شاهانه چنانست که مومی آلیه را بعنایتی خاص مخصوص دارند و این نیازمند را نیز بمقتضای ملکات شاهانه از ارسال نامهای همایون و مژدهٔ فتوحات لشکر نصرت نمون مسرور و خرسند دارند. تا انجمن سپهر اراسته بماه و مهرست همواره مراد خاطر عظمت ذخایر مدار دور سپهر باد».