این برگ نمونهخوانی نشده است.
۱۱۱
گاهی فکر میکردم آنچه را که میدیدم، کسانیکه دم مرگ هستند آنها هم میدیدند. اضطراب و هول وهراس و میل زندگی درمن فروکش کرده بود از دور ریختن عقاید ی که به من تلقین شده بود آرامش مخصوصی در خود حس میکردم - تنها چیزی که از من دلجوئی میکرد امید نیستی پس از مرگ بود - فکر زندگی دوباره مرا میترساند و خسته میکرد