مثنوی معنوی/نشاندن پادشاه صوفیان عارف را پیش روی خویش تا چشمشان بدیشان روشن شود
پادشاهان را چنان عادت بود | این شنیده باشی ار یادت بود | |||||
دست چپشان پهلوانان ایستند | زانک دل پهلوی چپ باشد ببند | |||||
مشرف و اهل قلم بر دست راست | زانک علم خط و ثبت آن دست راست | |||||
صوفیان را پیش رو موضع دهند | کاینهی جانند و ز آیینه بهند | |||||
سینه صیقلها زده در ذکر و فکر | تا پذیرد آینهی دل نقش بکر | |||||
هر که او از صلب فطرت خوب زاد | آینه در پیش او باید نهاد | |||||
عاشق آیینه باشد روی خوب | صیقل جان آمد و تقوی القلوب |