محتشم کاشانی (غزلیات)/خدا اگر چه ز پاکان دعا قبول کند

محتشم کاشانی (غزلیات) از محتشم کاشانی
(خدا اگر چه ز پاکان دعا قبول کند)
  خدا اگر چه ز پاکان دعا قبول کند دعا کنم من و گویم خدا قبول کند  
  فشاند آن که ز ما آستین رد به دو کون کجا نیاز من بینوا قبول کند  
  ز روی ساعد سلطان پریده شهبازی چگونه طعمه ز دست گدا قبول کند  
  در خز این درد و دوا چه بگشایند که غیر بی جگر آنجا دوا قبول کند  
  بلا و عافیت آیند اگر به معرض عرض حریف عشق بلاشک بلا قبول کند  
  مکن قبول ز کس دعوی محبت پاک که درد را بگذارد دوا قبول کند  
  اگر قبول کند مرد هر کجا دردیست کسی که درد ندارد کجا قبول کند  
  فقیه قابل عفو و فقیر نا قابل ازین میانه کرم تا که را قبول کند  
  شوم چو محتشم از مقبلان راه خدا گرم به بندگی آن بی‌وفا قبول کند