برگه:انقلاب ایران.pdf/۱۳

این برگ نمونه‌خوانی نشده است.
انقلاب ایران

«نابود کردن یک موجود مشخص و ممتاز، خواه یک فرد، یا ملتی- زیانی است که بعالم وجود وارد میآید. بنابراین شر محض و گناهی بزرگ شمرده میشود. شکی نیست که چون مردم دنیا تشخیص داده بودند که ملت روم و یونان قدیم آثار هنری و ادبی بزر گی از خود بجای گزاشته و تمدن بشر از این حیث مدیون آن دو هلت میباشد، باینواسطه، محبت و شفقتی نسبت بآن دو ملت داشتند. ایتالیا و بونان جدید مورد توجه و علاقه شدید ایشان واقع گردیده، و این علاقه باعث گشت که بآن دو کشور در زمان معاصر فواید سیاسی عاید گردد، و من معتقدم که‌ایران نیز در ردیف آن دو ملت قرار دارد، پعنی از قوم ایرانی نیز سودهای ادبی و هنری فراوانی بتمدن بشر رسیده است، و بنابرین محو شدن آن از جرگه دولتهای نوزاد دنیا نه‌تنها زیانی‌است که بر خود آن ملت و کشور وارد میاید، بلکه ضایعه بزرگی برای جپانیان است»

این است عقیده براون، ولی من عرض میکنم، آنچه‌از خلال تاریخ استنباط میشود فلاسنه و بزرگان یونا ن که بر روم مقدم بوده‌اند، دست‌پرورده پادشاهان کیامنش (هخامنشی) بلکه میتوان گفت از نژاد ایرانی بوده اند، چنانکه از گفتار سقراط میتراود، آرزو میکرده، در پناه عدالت و دربار قدردان شاهنشاهان درآید، که مقام دانش و شخصیت او را بیشتر گرامی مید‌اشته، تا حکوعت دیموکراسی یونان که بنابودی او کمر بسته بود.

در تاریخ امیراتوران رم مماصر اشکانیان، رفتار فرمانروایان ایرانرا در تمدن آنعصر بسی دانشمندانه و فرزانه‌تر ثبت کرده‌اند. نامه شاپور شاهنشاه ایران به قیصر خود مدرک قاطع و پرارجی است و دلالت بر عظمت روح ایرانی دارد.

سخن کوتاه کنیم -ادوارد براون- پروفسور زبانهای خارجی و خاورشناس (دست کم ایران‌شناس) دکتر در پزشکی: نویسنده توانا و از همه بالاتر غمخوار و هوادار ایران، در نوامبر ۱۹۲۴ میلادی ناگهان دچار بیماری قلب شده، مرض چنان سخت بود که او را بکلی از کار انداخت۰ زن مهربانش (که در ۱۹۰۶ بر پایه عشقی تا حد پرستش بزناشوئی او درآمده بود) در مدت هشت ماه باندازه‌ای در برستاری او خودخوری و فداکاری کرد که خود نیز پیمار گشت. و هنوز براون بهبودی نیافته بود که زن باوفا بدرود زندگی گفت.

مرگ زن چنان‌در شوهر کارگر افتاد و بحدی درحال، فکر و مزاج براون خلل رسانید، که‌دیگر کمر راست نکرده، هفت ماه پس از مرگ زنش در پنجم ژانویه ۱۹۲۲=۱۵ دیماه ۱۳۰۴خ بسن ۶۴سالگی در گذشت. آگهی مرگ او در سراسر جهان تاثیر ناگواری بخشید: در ایران بدعوت انجمن ادبی -مجلس سوگواری باشکوهی در تالار وزارت فرهنگ برپا و گروهی از مردان بنام ایران از او بنیکی یاد کردند.

شرح‌خدمات، سخنرانی و آثار او را مجله تعلیم و تربیت منتشر و در مجله ایرانشهر چاپ بر لن، چنانکه گذشت -چهار مقاله در چهار شماره بقلم شادروان میرزا محمدخان (علامه