برگه:اکونومی پلتیک.pdf/۱۸

این برگ نمونه‌خوانی نشده‌است.
(۱۷)
 

مدّت یکساعت هیجده هزار مرتبه پس و پیش رود و سالها بلکه قرنها کار کند پس یک پوند فولاد شمش که بکار فنر ساختن آید یک دولار قیمت دارد حال آنکه بعد از فنر شدن چهار هزار دولار ارزش پیدا میکند توضیح آنکه هنر یکی را چهارهزار مینماید
باید دانست که مکنت بدون زحمت حاصل نمیشود ولی بعضی از کارها هست که با آنکه مفید است کمک بتحصیل مکنت نمینماید و این زحمتها را زحمت بیمنفعت نامیده‌اند و علمای علم اکونومی در باب تعریف زحمت بیمنفعت اختلاف کرده بعنی برخی این اسم را که زحمت بیمنفعت باشد نپسندیده‌اند امّا این اصطلاح ظاهراً ضرری نداشته باشد زیرا که غرض و مقصود از زندگانی فقط تحصیل مکنت نیست مستر میل گوید زحمت بامنفعت آنست که فایده ثابتی حاصل نماید و آن فایده متمکّن در اشیا باشد پس ممکن است سئوال کنند و بگویند آیا زحمت معلّم بیمنفعت است در جواب گوییم راست است که معلّم با دستهای خود نمیتواند فوایدی تحصیل کند که در اشیا ثابت و متمکّن باشد ولی بواسطه تعلیم و تعلم او ممکنست عدّه عمله‌جات بامنفعت زیاد شود فرض کنیم معلّمی پنجاه نفر شاگرد از بچه‌گداهای لندن را تعلیم دهد اگر آنها را خوب تربیت کند احتمال میرود اکثر آنها عمله‌جات بامنفعت شوند آیا میتوان گفت زحمت مخترع اسبابی بیمنفعت است و ممکن نیست بواسطه اختراع او منفعت زحمات جمعی زیاد و صدبرابر گردد البتّه ممکن است چیزیکه هست اینست که بعضی از کارها مستقیماً بامنفعت است برخی غیرمستقیم کاریکه غیرمستقیم