ابوالقاسم و حاجی میرمحمدحسین سلطانالعلماء امام جمعه اصفهان و ملا علیاکبر اصفهانی و دیگر علما و فقهای ممالک محروسه هر یک رساله نگاشته و خاتم گذاشتند که مجادله و مقاتله با روسیه جهاد فیسبیلالله است و خرد و بزرگ را واجب افتاده است که برای رواج دین مبین و حفظ ثغور مسلمین خویشتنداری نکنند و روسیان را از مداخلت در حدود ایران دفع دهند و میرزا بزرگ قائممقام این مکاتیب را مأخوذ و مرتب کرده رساله جهادیه نام نهاد.»
مرحوم اعتمادالسلطنه در جلد اول کتاب مرآتالبلدان در صفحه ۵۳۲ در باب حضور رفتن سرهار فورد جونس که از سفرنامه موریر ترجمه نموده است چنین مینگارد:
«خلاصه تشریفاتی که از برای سفیر انگلیس روز پذیرائی او قرار دادند از اینقرار بود: - قبل از حرکت از منزل جورابهای بلند از ماهوت سرخ برای ما با کفش ساعری پاشنه بلندی مهیا کردند (غرض از جورابهای بلند چاقچوری است که اهل سلام میپوشیدند - موریر گوید) وقت ظهر از منزل حرکت کرده بقصد عمارت سلطنتی براه افتادیم. هدایائیکه ایلچی حامل بر روی پارچه اطلس سفیدی که در مجموعهٔ طلائی پهن کرده بودند چیده و تفصیل هدایا این است" - صورت پادشاه انگلیس بطور نشان که دورنشان را باالماسهای برلیان ترصیع کرده بودند و یک الماس بود بوزن شصت و یک قیراط که بیست هزار تومان آنرا قیمت کرده بودند.
یک انفیه دان عاج که بالای آن صورت عمارت ویندزر[۱] که از عمارات سلطنتی انگلیس و در حوالی لندن است منبت شده بود و نیز جعبهٔ از چوب که جنگ ترافالگار[۲] را در قاپاق آن منبت کرده بودند و تریاکدان مزوق[۳] بود.
نامه پادشاه انگلیس را که در یک قاب تیماج آبی رنگ بود با هدایا در تخت روانیکه حاضر کرده بودند گذاشتیم و بترتیبی که ذکر میشود براه افتادیم. فراشهای شاهی جلو، یدکهای خود ایلچی بعد، دنبال آنها یکدسته سوار ایرانی با شمشیرهای