(مطابق ۱۸۱۲ میلادی) در کتاب تاریخ منتظم ناصری چنین مینگارد:
«سر گور اوزلی سفیر کبیر انگلیس باتفاق میرزا ابوالحسنخان شیرازی به تبریز رفت که با حضرت مستطاب نایبالسلطنه عباسمیرزا ملاقات نماید و بعضی قرار و مدارها داده شود...
از وقایع این سال اینکه چون الکساندرمیرزا والی گرجستان که در ایروان بود بملاقات سلیم پاشا والی اخفه رفت و از آنجا به تفلیس شتافته بنای آشوب را گذاشت و ژنرال رتیشف سردار روس این واقعه را از تدابیر حضرت مستطاب نایبالسطلنه دانسته کتلرسکی را که مردی متهور بود و در آقاغلان گذاشته خود به تفلیس رفت و حضرت معظم نایبالسلطنه در کنار رود ارس در محل موسوم به اصلاندوز بودند کتلرسکی در پنجم ذیحجه بدلالت مرادخان با سرباز و توپخانه مصمم شبیخون باردوی حضرت نایبالسلطنه گردید و از معبر عبور کرده بقراولان اردوی حضرت نزدیک شده آنوقت عساکر ایران خبردار گردیده حضرت مستطاب نایبالسطلنه فوراً سوار شدند و بشلیک زنبورک حکم دادند. اما چون توپخانه روسی بر بلندی و مشرف باردو بود اردو را متفرق ساخت و آنچه نواب معظم در آن شب تار کوشش کردند که آن تفرقه را بجمعیت مبدل کنند ثمری نبخشید. مخصوصاً چون در هنگام تاخت و تاز اسب حضرت شاهزاده در حفرهای بزمین خورده، اگر چه بزودی رکابداری اسب دیگر بحضرت معظم رسانید و سوار شدند ولی لشکر بیشتر هراسان گشتند. ناچار اردو متفرق شده و حضرت مستطاب شاهزاده بمنزل حاجیحمزهلو آمدند و افواج روس به قراباغ رفتند و حضرت نایبالسلطنه چند روزی بجهة دفن مقتولین در آن ناحیه اقامت فرموده بعد راه مشگین پیش گرفتند و به تبریز راندند.»[۱]
- ↑ واتسون در کتاب خود شرح این جنگ را از قول دکتر کورمیک Dr. Cormick که خود حضور داشته مفصلا مینگارد. (صفحه ۱۶۴–۱۶۹) این شخص انگلیسی طبیب مخصوص عباسمیرزا بود.